سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

مهدی

أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَةِ؟ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟
أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدینَ؟أَیْنَ هادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَالنِّفاقِ؟
أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ،وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟ أَیْنَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَى التَّقْوى؟
أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟

أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذى یُجابُ إِذا دَعی؟ أَیْنَ ابْنُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى؟
ای فروغ هدایت, بتاب!

و ای خورشید جهانها, بر آی!
ای روشنگرهستی, بیفروز
!
و ای راز بزرگ تجلی, چهره بنمای
!
ای کعبه مقصود, نمایان شو
!
و ای قبله موعود, عیان گرد
!
ای امید رهائی, بشتاب
!
و ای پناه همگان, فرا رس
!
ای ذخیره الهی, به در آی
!
و ای عصمت نامتناهی, بخروش
!
ای شفای دردها, بهبودی بخش
!
و ای نجات جانها, حیات آفرین
!
ای سر عظیم, بخوان
!
و ای اسم اعظم, بدم
!
ای کشتی نجات, به سوی ما آی
!
و ای ساحل رستگاری, پیدا شو
           
بیا و مشتاقان مهجور را در یاب, و شیفتگان بیتاب را آرامش بخش! ما کوله بار دل تاریک بر دوش نهاده, در این هامون بیکران راه میسپاریم, و تورا و نشان سر منزل ترا می جوئیم.
ای خورشید از تابیدن دریغ مورز!
ای کانون نور از پرتو افشانی سر مپیچ !
بر ما احسان کن که خدا احسان کنندگان را دوست می دارد.
ای عزیز مصر وجود!
جمال خویش ز اهل نظر دریغ مدار                      عطای خود ز گدایان در دریغ مدار
(عبدالعلی نگارنده)

مسیو هانری کربن استاد شیعه شناس دانشگاه سوربن ...مرد سلیم النفس و منصفی بود. او معتقد بود که در میان تمام مذاهب عالم, فقط مذهب شیعه است که مذهبی پویا, متحرک و زنده است. .... شیعه دین حرکت و زندگی است؛ چون معتقد است که حتما باید امام و رهبر امت زنده باشد و تکامل انسان فقط با وصول به مقام مقدس او حاصل می شود و لذا برای این منظور از هیچ حرکت و پویائی و عشق دریغ نمی کند... هانری کربن کرارا صحیفه سجادیه را می خواند و گریه می کرد.

کتاب مهر تابان صفحات 76 و 78


لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم( سوره تین آیه 4)
انسان به حسب فطرت طوری آفریده شده که صلاحیت دارد به رفیع اعلی عروج کند و به حیاتی جاودانی در جوار پروردگارش, و به سعادتی خالص از شقاوت نائل شود, و خدا او را مجهز کرده به جهازی که می تواند با آن علم نافع را کسب کند, و نیز قدرت انجام عمل صالح را به او داده است..... هر وقت بدانچه دانسته ایمان آورد, و ملازم اعمال صالح گردید, خدای تعالی او را به سوی خود عروج می دهد و بالا می برد.
(تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 19)


به نقل از رسول اکرم(ص) :
جامه‌ی کافران بپوشند.
خود را به شکل مستبکران درآورند.
بر زین‌ها سوار شوند.
به همسران خود تمکین نکنند.
درآمد شوهرانشان آنها را کفاف ندهد.
فاسد می‌شوند.
برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت می‌کنند.
خود را به صورت مردان در می‌آورند.
جامه‌ی مردان را می‌پوشند.
بی‌حیا می‌گردند.
سرشان را چون کوهان شتر درست می‌کنند.
در عین لباس پوشیدن اندامشان آشکار است.
زنان از این که همسرانشان با همجنس خود رابطه دارند آگاهند ولی به روی خود نمی‌آورند.
در بهترین خانه‌ها زن تشویق به فسق و فجور می‌شود.
رابطه‌ی نامشروع به صورت یک فضیلت بازگو می‌گردد.
اختلاطشان با مردان زیاد می‌شود.
با همسرانشان با خشونت رفتار می‌کنند.
حکومت می‌کنند.
به نقل از امیرالمؤمنین(ع):
زینت‌های خود را آشکار می‌کنند.
از دین خارج می‌شوند.
به سوی لذت‌ها و شهوت‌ها می‌شتابند.
محرمات الهی را حلال می‌شمارند.
پدر و مادر در نزد وی خوار شمرده می‌شوند.
زنها از مردان درخواست ازدواج می‌کنند

برگرفته از کتاب "یوم الخلاص "از نویسنده لبنانی سلیمان کامل


و یدروون بالحسنه السیئه(سوره رعد آیه 22 و قصص آیه 54)

معنای آیه این است که: صاحبان خرد وقتی به گناهی تصادفا آلوده می شوند, کار نیکی می کنند که نیکیش از بدی آن گناه بیشتر است, و یا حد اقل معادل آن است و آثار سوء آ ن را جبران می کند؛ حال چه اینکه این گناه از خودشان صادر شده باشد که با نیکی آنرا جبران کنند, یا بوسیله توبه لکه آنرا بشویند...و چه اینکه دیگران نسبت به ایشان انجام داده باشند, مثل اینکه به ایشان ظلم کرده باشند, که با بخشش و احسان تلافی می کنند, یا جفا کرده باشند که با حسن خلق و گشاده روئی مقابله نموده , و یا منکری دیده و از آن نهی کرده, و یا ترک معروفی سراغ داشته به آن امر می کنند.
(المیزان جلد 11 صفحه 334)


  نامت، تکرار جاودانه مهر است، در هجامه‏های مکرر درد.
نامت به گل می‏ماند؛ زیبایی... سکوت... و پرپر شدن.
نامت به شادی می‏ماند؛ سرور رقصانی که سینه پدر را به گُل می‏نشاند، وقتی که در ازدحام بی‏کسی‏هایش فریاد می‏شود.
نامت به شادمانی می‏ماند، علی! حتی در میان هجوم نیزه و تیر و... بی‏کسی.
و به برادر و به یاور. و به پدر بزرگ؛ وقتی که پدر، دلتنگ آغوش گرم محمد(ص) می‏شود، وقتی که پدر می‏خواهد به آرامش و سکوت چهره‏ای فراموش شده در اذهان سنگ شده مردم پناه ببرد. نامت بزرگ است؛ یک بزرگی آرام؛ یک بزرگی بی‏انتها که ساحل را می‏شود در زلالی دریای چشمانت یافت... نامت بزرگ است، «اکبر»!
نامت به تشنگی می‏رسد... ؛ درست وقتی که از لبان خشکیده پدر، آب طلب می‏کنی و مولای تشنگان، نام بلندت را در صفحه اول تشنگان، سرخ می‏نویسد و از آن‏جاست که با تشنگی، خویشاوند می‏شوی می‏سوزی، خاکستر می‏شوی و آن‏گاه، در تاریخ، جاودانگی را حک می‏کنی.
نمی‏دانم چرا نامت همیشه پس از آب می‏آید؛ دو واژه بعد از تشنگی؟ کسی که خویشاوند نزدیک زلالی است...، از خانواده دریا، کسی که به کوثر می‏رسد چرا؟ تشنگی چرا؟!
و پدر هم تشنه است؛ حتی تشنه‏تر از گریه‏های پیچیده در خیمه، حتی تشنه‏تر از غیرت متلاطم شمشیرِ عمو، حتی تشنه‏تر از... تو.
برو، برو پسرم! و چه نزدیک است سیراب شدنت؛ آن هم از دست زیباترین مخلوق هستی، از دست جدّت، محمد صلی‏ الله‏علیه‏ و‏ آله‏ وسلم! برو پسرم!داوود  
داوود خان احمدی

میلاد علی اکبر(ع)


اگر مهربان باشید، آدمها شما را به خودشیرینی متهم می کنند! .اما شما همچنان مهربان بمانید.
اگر با دیگران رو راست باشید. دیگران شما را فریب خواهند داد!

با این وجود چون آب زلال و صادق بمانید.

اگر شما برای زندگی بهتر تلاش کنید، دیگران برچسب حرص و طمع به شما خواهند زد
.اما شما سخت کوشانه به جلو روید.
اگر امید به دیگران ارزانی دارید
.شما را خوش خیال می پندارند.
چون فانوس به شب های تار بی امیدی بتابید
.
اگر به شادی و آرامی برسید، دیگران حسادت می کنند!
.با این وجود شادمانی کنید. و شادی هایتان را تقسیم کنید
خوبی های امروزتان را فردا فراموش می کنند!

اما شما همچنان خوب بمانید و خوبی کنید!

وقتی شما چشمان خود را به اشتباه و ضعف دیگران می بندید! دیگران ممکن است شما را ساده لوح بپندارند

اما همچنان از کنار اشتباه دیگران بگذرید!

سنجش های دیگران و قضاوتهای آنان مهم نیست!

تنها داوری و قضاوت خدا مهم است.
خداوندی که همه چیز را می بیند و می شنود
و همه به سوی او بازخواهیم گشت.


برادران عزیزم! پس قبل از هر چیز بر ما واجب  و لازم است که توبه نمائیم با شرایط لازم,
سپس از گناهان کبیره و صغیره به قدر توان دوری نمائیم.
ملازم باشید به مراقبه صغری ( محاسبه نفس از جهت صدور گناه و خطا حتی ترک مستحبات و ارتکاب مکروهات)
و مراقبه کبری ( دوام ذکر و توجه و عدم غفلت در صورت امکان) و محاسبه نفس و معاقبه نفس به آنچه که شایسته و لازم است.
پس به دلهایتان توجه نمائید و امراضی که در اثر گناه است مداوا کنید.
بوسیله استغفار عیب های بزرگتان را کوچک و کم نمائید.
شما را سفارش می کنم به اینکه نماز هایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید.
اما نماز شب, پس هیچ چاره و گریزی برای مومنین از آن نیست. تعجب از کسی است که میخواهد به کمال دست یابددر حالیکه برای نماز شب قیام نمی کند.
بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز.پس آن نوشیدنی و شراب مومنان است.
از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت(عج) در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها
زیاد به زیارت و دیدار برادران نیک سیرت بروید,چرا که آنها برادران شما در پیمودن راه و در مشکلات هستند.
قبرها را در روز (نه در شب) زیاد زیارت کنید.


دنیا آنقدر کوچک نیست که در آن اسیر و گرفتار شدی.لذتها و حلاوتهائی هست که تا نچشی طعم واقعی حیات را نمی یابی.
سقف آسمان آن قدر کوتاه نیست که تو زیر بار مشکلات آن خرد شوی, ندیدنی هائی هست که باید دید تا حسرت به دل به گل ننشینی.
می بینی سینه ات چه تنگ است و قلبت چقدر گرفته؟
شاید او هم هوائی شده, شاید او هم دلتنگ خداست.
شاید او هم از این همه تکرار مکررات خسته شده, این همه را تجربه کردی نمی خواهی یک بار هم راه خدا را تجربه کنی؟ یعنی به یکبار امتحان نمی ارزد؟
و نمی خواهی ندای پروردگارت را بشنوی که چه مهربان صدایت می کند:"ای بنده من سال ها نظر گاه خلائق را که ظاهر توست پاک ساختی, آیا شده ساعتی نیز نظر گاه مرا که قلب توست پاک سازی؟"

برگرفته از کتاب عطش(زندگانی آیت الله سید علی قاضی طباطبائی)