چه حس خوبی بود!
درنزدیکی تو بودم
در باغی سر سبز و زیبا
همه چیز برایم فراهم بود
اما در همسایگی من موجودی فریبکار بود!
در اثر یک غفلت فریب وسوسه او را خوردم و از تو دور شدم و به سرزمینی ناشناخته تبعید شدم
سفرم از تو شروع شد
سیر من الله
مسکن جدیدم مبهم و ترسناک است
اطرافم پر است از دره ها و باتلاق ها
اینجا برای بدست آوردن دوباره تو باید تلاش کنم
مراقبم که گرفتار باتلاقها نشوم
من از تو هستم و باید به هر قیمتی شده دوباره نزد تو برگردم
انا لله و انا الیه راجعون
اگر سعی کنم و به حرفت گوش کنم
مرا به باغی بهتر از باغ اول باز گردانی
باغی که دیگر در آن خبری از آن موجود فریبکار نیست!
سفرم به سوی توست
سیر الی الله
کمکم کن جا نمانم.....