سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

از دیدگاه روانشناسی اگر موسیقی بر مبنای آهنگ ضربان قلب تدوین شده باشد و دارای روح سازندگی و بالندگی و نیز حامل پیام ارزشی باشد، می تواند تأثیرات مثبتی بر فرد و جامعه بجا بگذارد. همچنین اکثر روانشناسان متفق القولند که موسیقی یکی از عوامل اصلی ایجاد هیجان بوده و موجب افزایش برانگیختگی در افراد می شود.
در شریعت اسلامی آن بخش از موسیقی که حکم غنا را در بر می گیرد، به خاطر ضرر و فسادی که بر روح انسان واردمی سازد، منع گردیده است و از مطالعه مجموع روایات و احکام اسلامی ملاحظه می شود که موسیقی حرام (غنا) موجب اثرات منفی روحی و معنوی بسیاری همچون: غفلت زدگی، افزایش دلبستگی های مادی و دنیوی، کوتاهی عمر، محرومیت از رحمت الهی، فقر و تهی دستی، عدم استجابت دعا و تخدیر مغز انسان می گردد.
مقدمه

در مورد موسیقی باید گفت همانطور که دراسلام خوردن برخی خوراکی ها منع گردیده است و در دیدنی ها، دیدن برخی چیزها جایز نمی باشد، درشنیدنی ها نیز اسلام شنیدن برخی از موسیقی ها را به خاطر ضرر و فسادی که در روح انسان ایجاد می کند منع نموده است و برای موسیقی محدودیت ها و موازینی را وضع نموده چرا که اسلام معتقد است که انسان نباید اسیر احساسات شود ؛ لذا باید توجه داشت که اسلام مخالفتی با ذات موسیقی ندارد. استاد حسین الهی قمشه ای می گوید: "موسیقی یکی از معجزات پیامبر خدا یعنی حضرت داوود (ع) می باشد". خداوند رحمان نیز در بهشت انسان را به شنیدن موسیقی های دلنواز و صدای خوش وعده داده است.

در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که هیچگاه در تعریف و تشخیص دقیق مسائل نمی توان دست به کلی گویی زد؛ مثلاً اینکه بگوییم کتاب خوب است یا بد است، آب خوب است یا بد است، چرا که هر آبی یا هر کتابی نمی تواند برای انسان مفید باشد. لذا در این مقاله تلاش شده است تا میان موسیقی های سالم و ناسالم تفکیک لازم صورت گیرد و سپس به اثرات انواع خاصی از موسیقی اشاره گردد.

موسیقی ازدیدگاه روانشناسی
عموماً موسیقی موجب افزایش برانگیختگی در افرادی می شود که به آن علاقه دارند و در واقع حالتی از هوشیاری، آگاهی، دلبستگی و تهییج درآنها افزایش می یابد. درنتیجه افراد در این حالت احساس اجبار می کنند که پا بکوبند یا با انگشتان خود ضرب بگیرند. البته گفته می شود شنیدن موسیقی‌ هایى که بر مبناى آهنگ ضربان قلب تدوین شده‌اند، در آرامش اعصاب و کاستن تنش افراد مؤثر است. شواهدی نیز وجود دارد که موسیقی از تمرکز عمیق جلوگیری می کند، همان گونه که زاکرکاندل، موسیقی شناس آلمانی خاطر نشان می کند مسابقات شطرنج هرگز با موسیقی همراهی نمی شوند.

موسیقی‌ وقتی‌ با آهنگهای‌ نشاط‌انگیز یا با نواهای‌ حزن‌انگیز و مخصوصاً اگر با ارتعاشات‌ عجیب‌ وغریب‌ موسیقی‌ (سمفونیک‌ یا جاز) همراه‌ گردد مسلماً تعادل‌ لازمی‌ را که‌ بایستی‌ بین‌ دو دسته‌ عصب ‌سمپاتیک‌ و پاراسمپاتیک‌ وجود داشته‌ باشد بر هم‌ زده‌ وشخص‌ را به گرفتاری ها و امراضی مبتلا‌ می‌سازد. مثلاً آهنگهای‌ افراطی‌ نشاط‌انگیز می‌تواند نوعی‌ تحریکات‌ اعصاب‌ یاد شده را ایجاد کرده‌، بطوری‌ که آنها را تهییج‌ نماید و‌ بتدریج فرد را دچار ناراحتی های‌ روانی‌ می کند ودرنتیجه علائمی همچون بیداریهای ‌شبانه، فعالیتهای‌ بی‌ موقع‌، خوشیهای‌ ناگهانی‌، خنده‌های‌ بی‌ جا، پرگوئی‌، ادای‌سخنان‌ مسخره‌ و حالت‌ عصبانیت‌ در فرد پدید می آورد. همچنین‌ با ادامه‌ این وضعیت ممکن‌ است‌ شخص‌ دچار علائمی شبیه مرض مانی(Mania‌) که‌ نوعی‌ اختلال خلقی است‌ گردد.

به طور کلی موسیقى تند، بدون آنکه تحریک یا تهدیدى در آن وجود داشته باشد احساسات خصمانه را در افراد افزایش می‌دهد. ازجمله بیماری هایی‌ که‌ در اثر تحریکات‌ موسیقی‌ ایجاد می‌شود را می توان به شرح زیر نام برد:
1. هیجان: روانشناسان متفق القولند که موسیقی یکی از عوامل اصلی هیجان می باشد و برای آن شواهدی ذکر نموده اند.
2. اختلالات دماغی: در این بیماری خرد و اندیشه از انسان سلب می شود و به تدریج آشفتگی های روحی و فکری و نگرانی های روانی پدید می آید.
3. ضعف اعصاب: ویلیام جیمز در مورد مضرات موسیقی مبتذل می گوید: ممکن است خداوند از گناهان ما بگذرد ولی ضعف اعصاب دست از سرما بر نمی دارد. [1 ]
4. پارانویا (بد بینی)
5. سیکلوتمی(دوره های متناوب سرخوشی خفیف و افسردگی)

آثار موسیقى بر فرد و اجتماع

اگر موسیقی، روح سازندگی و بالندگی داشته و احساسات درونی و پسندیده را به ترسیم کشاند، هم برای هنرمند و هم برای جامعه پیام دارد. اما اگر موسیقی حامل پیام ارزشی نباشد، موجب بطالت و بیهودگی، لهوو لغو و در نهایت انحراف و افسردگی در فرد و جامعه می گردد.

- تشدید استعدادات روحانی
نوع خاصی از سبک های موسیقی موجب همبستگی روحی و اجتماعی گردیده و میل به همدردی را در فرد بیشتر و وجدان انسانی را تحریک می کند.

- بیان عواطف و احساسات
موسیقی به عنوان وسیله ی ارتباط کلامی و غیر کلامی می تواند عامل ابراز عواطف و احساسات باشد.

- برقراری ارتباطات اجتماعی
موسیقی در جایی که کلمات به تنهایی ناتوان هستند در ایجاد ارتباط کمک می کند و چون موسیقی فعالیتی مثبت و لذت بخش است بخاطر ترغیب های ذاتی و نیروهای ارتباطی آن غالباً می تواند انگیزش هایی را فراهم کند که باعث پیوستن به گروه و ارتباط با دیگران شود.

- موسیقى بم و غم‌انگیز

صداهاى بسیار بم و غیر قابل شنیدن موسوم به اصوات زیر آستانه ای و مادون صوت (Infrasound)، براى انسانها مضر بوده و موجب بروز حالات غیر طبیعى از قبیل اضطراب، نگرانى، غم شدید، ترس و ناامیدى در افراد می‌شوند. همچنین آهنگهای‌ غم‌انگیز موسیقی ‌باعث ایجاد اختلال در خواب، سستی‌ و بی حالی، غفلت‌ و فراموشی، بی‌ رغبتی‌ به‌ دنیا، بدبینی‌ به‌ جامعه‌، غم‌ و غصه‌های‌ بی‌ مورد، سیر شدن‌ از زندگانی و خودکشی، افکار درهم‌ و برهم‌ و درجا زدگی فکری می گردد.
مفهوم غنا

صاحب نظران، غنا را عبارت از «آوا» و«صوت» می دانند. بعضی از صا حب نظران دیگر نیز هرگونه «آوای دارای موسیقی ویژه را غنا می دانند اعم از آن که از انسان باشد یا از ابزار و آلات و اعم از آن که کلامی همراه آن باشد یا خیر؟ [7]

شرتونی (1849-1912 م) در اقرب الموارد می گوید: غناء عبارت از آوازی است که آدمی از طریق آن به وجد می آید؛ [8] لذا هرگونه آوا را غنا نمی گویند و آوای طرب انگیزی که آدمی را به وجد آورد و عنان اختیار از او برباید را غنا گویند. به عبارت دیگر غنا آوای جذاب و دلکشی را گویند که دارای موسیقی خاصی بوده، نفس آدمی را تحت تاثیر قرار دهد و دارای دو ویژگی«ترجیع» و «طرب انگیزی» باشد.

از مطالعه مجموع روایات صوت و غناء ملاحظه می شود که غناء عملاً در دستگاه اهل فسق و همراه با لهو و لغو و گناه بوده، لذا غنائی که از مصادیق لهو و لغو و الفاظ باطل و قول زور باشد از نظر شرعی حرام گردیده است.
در اینجا نتیجه می گیریم، اولاً واژه غنا مترادف با واژه موسیقی نبوده و دوماً مفهوم اصطلاحی غناء در شریعت اسلامی که مورد منع قرار گرفته است با مفهوم لغوی و عرفی آن تفاوت دارد و هر آوای خوشی در اسلام حرام نیست.

اثرات روحی و معنوی موسیقی
بزرگ‌ترین هنر موسیقی این است که انسان را خواسته و ناخواسته به سفری در دنیای ذهنی و خیالی دعوت می‌کند و بر او سایه‌ای می‌سازد و او را بالا می‌برد و بعد از پایان موسیقی، فرد خود را در یک سرازیری احساس می‌کند و سرانجام سرگردان و متحیّر و لبریز از احساساتی که به طور مصنوعی تحریک شده‌اند رها می‌شود و او می‌ماند و انبوهی از احساسات تخلیه نشده، که نه می‌تواند از آن دنیای خیالی دل بکند و نه با زندگی واقعی کنار آید، با تکرار این صحنه‌ها و اعتیاد به موسیقی، چیزی جز تخدیر روح و روان حاصل نمی‌شود. [2]

منابع
- چیت سازیان، مرتضی. موسیقی در اسلام. تهران: باشگاه اندیشه، 1386.
- فاطمی، ولی. نت شیاطین. قم: حضور، 1386.
- اشمیت پترز، ژاکلین. مقدمه ای بر موسیقی درما نی. تهران: اسراردانش، 1384.
- استور، آنتونی. موسیقی و ذهن. تهران: نشر مرکز، 1383.
- اساتید معارف و مشاوره دانشجویی. آثاردنیوی موسیقی. مرکز مشاوره حوزه علمیه قم.
- شرفخا نی خویی، احمد. انسان، غنا، موسیقی. انتشارات مشهور قم، 1380.
- زاده محمدی، علی. کاربرد های موسیقی در زمینه های روانپزشکی، پزشکی و روانشناختی. تهران: اسرار دانش، 1384.- جهانشیر، گیتا. تاثیر موسیقی بر روان انسان. اردبیل: مغان ارس (http://www.moghanaras.com).
- رساله اجوبه - بخش استفتائت. (www.khamenei.ir).
- http://daneshnameh.roshd.ir

نویسنده:غلامرضا غفار نیا