سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

انتظار مهدی

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه!
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه‌ای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی‌آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچه‌های سرد و تاریک
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بوده ای و هستی و می‌آیی از راه
تا حق دل‌ها را رعایت کرده باشی
پس مردمک‌های نگاه ما عقیمند
تو بوده ای بی‌آنکه غیبت کرده باشی
                                                                                             شاعره خانم مستشار نظامی


اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. لیلة الرغائب یعنی شبی که به خاطر پاداشها و فضیلتهای فراوانی که دارد مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنی "شب پاداش های فراوان"است, زیرا "رغائب" جمع "رغیبه" است که هم به معنای "کار مورد رغبت " آ مده و هم به معنای "پاداش و عطای فراوان " .در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند.
برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول  ماه رجب  - در صورت امکان و بلا مانع بودن -  روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد, مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

                                                                                                                                                  التماس دعا


مناجات با خدا


الهی چه زیباست ایام دوستان تو با تو,
و چه نیکوست معاملت ایشان در آرزوی دیدار تو!
چه خوش است گفتگوی ایشان در راه جستجوی تو!
خداوندا, کار آن کس کند که تواند
و عطا آن کس بخشد که دارد
پس رهی چه تواند و چه دارد؟
چون توانائی تو, که را توان است؟
و در ثنای تو که را زبان است؟
و بی مهر تو که را سرور جان است؟
خدایا به شناخت تو زندگانیم,
و به نصرت تو شادانیم,
به کرامت تو نازانیم,
به عز تو عزیزانیم.
خداوندا!
ما که به تو زنده ایم, هرگز کی میمیریم؟
ما که به تو شادانیم, کی اندوهگین شویم؟
ما که به تو نازانیم,بی تو چون به سر آریم؟
ما که به تو عزیزانیم, هرگز چون ذلیل شویم؟
الهی چه غم دارد او که تو را دارد؟
که شاید او که تو را نشاید؟
خدایا!نه شناخت تو را توان,
نه ثنای تو را زبان,
نه دریای جلال و کبریای تو را کران,
پس تو را مدح و ثنا چون توان؟
                                                                                  مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری هروی


دیری است این که رابطه ام باخداکم است                 
چیزی میان سینه من گوئیا کم است
با کلبه ,با سیاهی خود خو گرفته ام  
ایمان من به پنجره یا نیست یا کم است
ای باد سینه سوخته آهسته تر بکوب
گرداب سخت و تجربه ناخدا کم است
مائیم و شرمساری یک خوشه زندگی
نوبت اگر چه هست در این آسیا کم است
ای کوشش نشسته به جائی نمی رسی
پائی برهنه ساز که دست دعا کم است
یا ایها الخلوص! دو دستم به دامنت
کاری بکن که رابطه ام با خدا کم است
                                                   محمد کاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانستان به ایران

شهادت امام  هادی(ع)

امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام ملقب به امام "هادی"، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت.  آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسکر) برده و تا آخر عمر پر برکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم علیه السلام، ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.

پدر بزرگوارش امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی سمانه است که بانویی با فضیلت و با تقوا بود. امام هادی (ع) در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت امام جواد (ع) به امامت رسید. مدت 33 ساله امامت امام هادی (ع) با خلفای معتصم، واثق، توکل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.
عظمت شخصیت امام هادی (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است. قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است.

احادیثی از امام علی النقی علیه السلام

 مَن یَزرَع خَیراً یَحصُد غِبطَةً و مَن یَزرَع شَرّاً یَحصُد نَدامَةً
هر که بذر خوبى بکارد ، شادمانى دروکند و هر که تخم بدى بیافشاند، پشیمانى ‏درومی کند .
بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 373
اَلمُؤمِنُ یَحتاجُ إلى تَوفیقٍ مِنَ اللَّهِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ وقَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ
مؤمن ، نیازمندِ توفیق از جانب خداوند و اندرز دادن به خویش و پذیرش اندرز از کسى است که پندش می ‏دهد.
تحف العقول، ص 457
لاتَطلُب الصَّفا مِمَّن کَدرتَ عَلَیهِ و لَا الوَفاءَ لِمَن غَدَرتَ بِهِ
از کسى که رابطه ‏ات را با او گسسته ‏اى صمیمیّت مخواه و از کسى که به او وفا نکرده ‏اى ، وفا طلب مکن .
بحار الأنوار، ج 75، ص 37
العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ ، داعٍ إلَى الغَمطِ والجَهلِ
خودپسندى، آدمى را از دانش‏جویى باز می ‏دارد و به ‏ناسپاسى وانکار حق، می ‏خواند.
بحار الأنوار، ج 69، ص 199
مَن جَمَعَ لَکَ وُدَّهُ ورَأیَهُ فَاجمَع لَهُ طاعَتَکَ
هر که تمامت دوستى خود را براى تو فراهم آورْد ، تو نیز تمامت طاعت خود را برایش فرآهم آور.
تحف العقول، ص 483

اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأخذ تَقدیمِ الحَزمِ  
حسرت کوتاهى کردن را با پیشه کردن دور اندیشى ، یاد کن .


قران کریم

لئو تولستوی,نویسنده معروف روسی میگوید:هر کس که بخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را در یابد باید قران مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قران قوانین و تعلیمات حقیقیو احکام سائه و آسان برای عموم بیان شده است.آیات قران به خوبی بر مقام عالی اسلامو پاکی روح آورنده اش گواهی میدهد.
دکتر هانری کربن, اسلام شناس معروف فرانسوی,سخن جالبی در در باره قران دارد. و ی می گوید: اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود, هرگز جرات نمی کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند.هیچ اندیشه ای به اندازه ی قرآن محمد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تا انجا که نزدیک به 950 بار در قران ,از علم و عقل و فکر سخن رفته است.

ارنست رنان, فیلسوف معروف فرانسوی می گوید: در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی, ادبی , اجتماعی و ....... وجود داردکه هر کدام را بیش از یکبار نخوانده ام, اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته میشوم و می خواهم درهائی از معانی و کمال به رویم باز شود, آن را مطالعه میکنم. این کتاب , قرآن –کتاب آسمانی مسلمانان – است.

ناپلئون بنا پارت, امپراطور فرانسه میگوید: امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت فقط بر اساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت برساند,ترسیم کنم!! قران به تنهائی عهده دار سعادت بشر است.
گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی می‏گوید
: سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود. به زودی این کتاب توصیف‏ناپذیر، محور افکار مردم جهان می‏گردد!
آلبرت انیشتاین که نیازی به معرفی ندارد، می‏گوید
: قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه‏ای از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهی که بزرگ‏ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت می‏کند.
ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق‏شناس، می‏گوید
: در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می‏شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است. قرآن در جان‏های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می‏آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است.


ظهور پیامبران از خاور میانه و علل ظهور آنها از منطقه باختر و خاور دور، از مسایل تاریخی است که ابهام داشته و قضاوت درباره آن مشکل است.
مورخان درخصوص ظهور همه پیامبران از منطقه خاور میانه اختلاف دارند: برخی عقیده دارند که همه پیامبران از خاور میانه ظهور نکرده اند؛ زیرا پیامبران اختصاص به سرزمین و قوم خاصی ندارند.
طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند و قرآن فرمود: "و لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت(1)؛ در هر امت پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید".
برخی از مورخان باور دارند که پیامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زیرا در مناطق معتدل به دلیل ظهور دانش ها و صنعت، بیشتر زمینه کمال انسان ها فراهم شده و آماده پذیرش پیامبران هستند.
ابن خلدون از طرفداران این نگرش است. وی می‌نویسد: حتی بعثت پیامبران بیشتر در نواحی معتدل بوده و ما خبر بعثت پیامبری را در اقلیم جنوبی و شمالی نیافته ایم، از آن جهت که پیامبران باید از نظر خلقت، کاملترین افراد باشند تا پیامی که از جانب خدا می آورند، مورد قبول واقع شود.
بر این اساس معلوم نیست که همه پیامبران در منطقه خاوری ظهور نموده باشند.
البته پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مرکز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود، و به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست.
آیت الله مکارم شیرازی در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری،‌ و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصیب است،
تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونه تمدن های معروف بشری هستند ... قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز زیادی به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد. به همین دلیل می گویم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایی که از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمین بیشتر است.
اقوام وحشی و یا نیمه وحشی، آمادگی زیادی، برای پذیرش مذاهب ندارند، و اگر مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند.


پاورقی:

1-سوره نحل آیه 36


مناجات با خدا

نومید شدند آنان که بر دیگری جز تو وارد شدند, و زیانکار شدند کسانی که به غیر از تو رو کردند, و تباه گشتند آنان که جز به درگاه تو فرود آمدند, و گرفتار قحطی شدند کسانی که جز از فضل تو پوئیدند.

در خانه ات به روی مشتاقان باز و خیر و نیکیت به خواستاران عطا شده و فضل و بخششت برای خواهندگان مباح و آزاد است.

عطایت برای آرزومندان مهیاست و روزیت حتی برای کسانی که نافرمانیت کنند گسترده است, و بردباریت حتی در مورد آن که به دشمنیت بر خاسته شامل است.

شیوه ات نیکی به بدکاران است و راه و رسمت زندگی دادن به سرکشان.

خدایا پس مرا به راه ره یافتگان رهبری کن و کوشش کوشایان را روزیم کن و قرارم مده از بی خبران دور شده از دربارت و در روز جزا گناهم بیامرز.

                                                                                                                                                                                                                                   التماس دعا


 

نماز

من بهین معشوق خلوتخانه اهل نیازم / نور چشم انبیا محبوب پیغمبر نمازم /رشته وصل خدایم مشعل راه هدایم / هم زبان اهل دردم هم ضمیر اهل رازم/ چشمه آب حیاتم منبع صبر و ثباتم / آتش عشق درونم شعله سوز و گدازم

پیشتر از آفرینش یار احمد بوده ام من /دُر ذکر لعل لبهای محمد بوده ام من/ اولیا را انبیا را اتقیا را اصفیا را /هدیه ذات خدای حی سرمد بوده ام من /متقین و مومنین را بهترین ذکر الهی /صالحین را خوشترین خلد مخلد بوده ام من

ارتباط بین عبد و خالق منان منم من/ مشعل روشنگر دین پرتو ایمان منم من/شمع بزم لیله الاسری گل محراب احمد / لاله توحید و خار دیده دشمن منم من/یار یوسف سالها در قعر چاه و کنج زندان / مونس یعقوب در تنهایی و هجران منم من

در دل غار حرا هر شب پیمبر بود با من /در کنار نخل ها تا صبح بوذر بود با من/نیمه های شب که هر چشمی به خواب ناز بودی/ بین محراب دعا بوبکر و عمّر بود با من/از شب دیجور تا هنگام صبح درد خیزش /سعد و خالد، طلحه و عثمان و حیدر بود با من

من که بر گلزار جانها میدهم عطر خدایی/ از چه رو قومی ز غفلت می کنند از من جدایی/ تحفه معبود و محبوب القلوب عابدانم/ لیک بودم مورد بی مهری و بی اعتنایی/ آن شکسته پنج رکنم ، این نهاده زیر پایم / آن شده بیگانه با من در کمال آشنایی

من نمازم بهترین مهر قبولی های طاعت /روز محشر می کنم از دوستان خود شفاعت/ ای خوشا آنانکه میخوانند در آغاز وقتم / خوبتر آنکو مرا بر پای دارد با جماعت/ هر که آبادم کند گویم دعایش لحظه لحظه/ هر که ویرانم کند نفرین بر او ساعت به ساعت

نیتم ز آیینه دل رنگ عصیان می زداید / حمد و تکبیرم ز اهل معرفت دل می رباید/ با رکوعم هر بزرگی قد کند پیش خدا خم / با سجودم هر عزیزی سر بخاک دوست می ساید/ پیر عارف با قیامم شمع جان را می فروزد /عبد سالک با قنوتم دست دل را می گشاید

من نمازم بال پرواز بلند اهل دینم/ کز ازل معراج مومن خوانده ختم المرسلینم/ ناله و فریاد و سوز و شور و درد اهل رازم/ من نمازم من نمازم من نمازم من نمازم