سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

اعتماد به نفس

در آغاز زندگی ، کودک امنیت و آرامش را از طریق خانواده ، والدین و سرپرستان خود دریافت می کند. و از این طریق اضطرابش کاهش می یابد ولی در گذر زندگی تعاملات مختلف با خانواده ، مدرسه ، همسالان و محیط اجتماعی که در آن زندگی می کند شناخت او از خود و نگرشی که نسبت به خود دارد را شکل می دهد. و در اصل این صحبت ها که به صورت نوارهای اطلاعاتی در حافظه اش نقش بسته است ، سازنده شخصیت فردای اوست.
واقعیت آن است که ما انسان ها دارای ضعف هایی هستیم ؛ به همین دلیل به سادگی نمی توانیم آنچه را دوست داریم انجام دهیم ؛ پس چه خوب است نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و اهداف خود را بر پایه آنها تعیین کنیم . احساس ما در دستیابی به اهداف جسممان خیلی مهم است
.

چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم؟
-
به خودتان عشق بورزید.شرط اصلی اعتماد به نفس خود شیفتگی است و اساسی ترین مانع اعتماد به نفس خود شکنی است.
- از خودتان به خو بی یاد کنید. شما باید با خود صادق باشید.جنبه های مثبت ومنفی خود را تواما در نظر بگیرید .اما به جنبه های مثبت توجه بیشتری داشته باشید تا با تکیه بر آنها توان و انرزی بیشتری برای مقا بله با جنبه های منفی پیدا کنید
.
-
 تمرین کنید که به چهره و چشمان دیگران نگاه کنید ، نگاه نکردن به چهره یا چشم سایرین دو برداشت را به ذهن متبادر می سازد :
احساس ضعف ، حقارت و ترس ، و یا احساس گناه کاری و یا بر ملا شدن یک راز نهفته . گریز از نگاه کردن این اندیشه را به ذهن طرف مقابل القاء می کند که می ترسید و یا اعتماد به نفس ندارید !
-
سرعت راه رفتنتان را بیست و پنج درصد افزایش دهید ! اعتقاد روانشناسان بر اینست که شلختگی ، بی قیدی و پرسه زدن از ویژگی های افرادیست که نسبت به خود ، کار ، و سایرین نگرش مثبتی ندارند !
آیا توجه کرده اید که می توان از نوع راه رفتن ، حتی شخصیت افراد را نیز شناسائی کرد ؟
آدم های شدیدا واخورده و یا بی کس و کار فقط پرسه می زنند و بیکار می گردند چراکه اعتماد به نفسشان در حد زیر صفر است !
آدم های معمولی ، معمولی راه می روندو بنظر میرسد برای خود ارزشی قائل نیستند ! آدم هائی که اعتماد به نفس بالائی دارندنسبت به سایرین تندتر راه می روند ، بطوریکه گاه احساس می کنیم که در حال دویدن آرام هستند ! با دیدن این ها احساس می کنیم که به جای مهمی می روند و یا بدنبال کار مهمی هستند ! این ها کسانی هستند که در کارشان موفق تر خواهند بود .
- اصل نگهداری.یعنی اجتناب از اندیشه منفی بیان منفی و توجه به انتقاد های نا به جای دیگران و کار های خود شکنانه

-احساس گناه بزرگترین مانع اعتماد به نفس است
. خود و دیگدان را سر زنش نکنید.
- بلند و جدی حرف زدن را تمرین کنید ! البته سعی کنید دامنه ی اطلاعات خود را با مطالعه ی بیشتر کتاب ها ، روزنامه ها ، متون اینترنتی و سایر منابع افزایش دهید و با اطمینان بیشتری اطلاعات خود را به دیگران منتقل نمائید . این احساس که سخنان شما کمکی به سایرین نخواهد کرد و یا چیزی بر اطلاعات آنها نخواهد افزود ، بار دیگر حرف خواهم زد ، معلومات من بسیار کم ارزش تر از سایرین است و ... نباید مانع از ابراز عقاید منطقی و درست شما شود
.بلند تر و غراتر صحبت کنید وسعی کنید به سایرین نشان دهید که شما هم می توانید حرف بزنید .
 از ابراز نظر در جمع استقبال کنید ، سوال پرسیدن را ننگ ندانید و ابراز عقیده کنید ، برای این منظور سعی کنید مطالعات خود را بیشتر کنید و بر دامنه ی اطلاعاتتان بیفزائید .
- خندان و متبسم باشید چرا که بسیاری مواقع ، تبسم شما جمع را شاداب تر خواهد کرد
.خصوصا اگر این خنده واقعی باشد می تواند جمع را از خستگی بیرون آ ورد و بسیاری از مخالفت های احتمالی را در هم بشکند !


 

معلم در کلاس

معلمان  به دلیل پرسیدن سئوالات متعدد مشهورند. یکی از سئوالاتی که ما هر روزه از خودمان می پرسیم، این است که: " آیا امروز دانش آموزان از آن چه در کلاس رخ داد نتیجه گرفته اند؟" اگر پاسخ این سئوال "آری " باشد، ما می توانیم خود را برای کلاس روز بعد آماده کنیم.در حالی که اگر پاسخ "خیر " باشد، اکثر ما سعی می کنیم بفهمیم که چطور می توانیم به بهترین نحو راه حلی برای این مسأله پیدا کنیم. معمولاً مابه طور شخصی این ارزیابی روزانه از مفید بودن تدریسمان را انجام می دهیم، مگر این که تشخیص دهیم که به کمک یک همکار یا مدیر دلسوز برای ارزیابی موضوع آموزشی خاصی نیاز داریم. برای تضمین این که استدلال ما فقط تکرار عقاید شخصی قدیمی مان در قالبی جدید نیست و استدلالی صحیح و منطقی است، باید دائماً از خودمان سئوالات راهنمای زیر را بپرسیم.
- من به عنوان یک معلم چه ویژگی هایی دارم؟
- دانش آموزان من چه کسانی هستند؟
چگونه تدریس مرا تجربه می کنند؟
- در مورد شرایط و موقعیت تدریسم چه می دانم؟
- در مورد محتوای موضوعی که تدریس می کنم چه می دانم؟
- چرا با این روش تدریس می کنم؟
- پیامد ها و نتایج تدریسم برای دانش آموزان چیست؟
- چگونه علوم تئوری را معنی دار می کنم؟
- جامعه و گروه همکارم چه کسانی هستند؟
- چه نوع تغییری را برای تدریسم مناسب تشخیص می دهم؟
معلمان باید این سئوالات را در طول تصدی شغلشان بارها از خود بپرسند. با انجام این کار معلمان فراگیران همیشگی امر تدریس می شوند و می توانند با صراحت دلیل روش تدریس خود را بیان کنند.  نگاهی عمیقتر و دقیقتر به این موضوع که چگونه به بهترین نحو این سئوالات را بپرسیم و به آن ها پاسخ دهیم، می تواند ما را کمک کند تا ببینیم چه طور هر یک از این سئوالات به ما در بهبود و توسعه ی استدلال صریح و منطقی کمک خواهند کرد.


کلاس های فلسفه یا می توانند بخشی عادی از آموزش هفتگی مدارس باشند یا به عنوان یک برنامه ی خاص برای دانش آموزان در هر سن و با هر توانایی به کار روند. برای مثال, در مدارس ابتدایی چند ساعت در هفته را میتوان به  p4c اختصاص داد که ابتدا می توان از منابع نوشته شده ی p4c و سپس از نوشته های ادبی دانش آموزان یا از دیگر منابع آموزشی استفاده کرد. در مدارس متوسطه کلاس ها را می توان بر اساس داستانها یا تمرینات منابع موجود p4c یا بر اساس مقالات مجلات یا فیلمها یا موضوعات اجتماعی کنونی اداره کرد. دانش آموزان می توانند حتی موضوعات فلسفی را که در ارتباط با برنامه ی آموزشی استاندارد هستند را بررسی کنند. با وجود اینکه همه ی دانش آموزان از فلسفه بهره می برند, دو گروه ازآنها احتمالا این برنامه را بطور خاص جذاب و مفید می دانند.

 اولا اکثر دانش آموزان با استعداد زیرا فرصت پیدا میکنند تا مشغول تحقیقات فلسفی شوند که بسیار تحریک کننده و بر انگیزاننده هستند, در ضمن این دانش آموزان به بحث ها و مجادلات معقولانه ای که در ارتباط با عقاید معمول و اصلی زندگی ما ومورد بحث هستند, به خوبی باسخ می دهند. دوما دانش آموزانی که به نظر می رسد در شرایط مدرسه ی سنتی عملکرد خوبی ندارند. این گروه از دانش آموزان می توانند به شرکت در این گروه تحقیق به خوبی باسخ دهند زیرا مشارکتی که در ابتدا شفاهی است می تواند فرصتی عالی برای دانش آموزانی باشد که در خواندن و نوشتن مشکل دارند. به دلیل اینکه موضوع فلسفه شامل سوالاتی است که  ما یا از پاسخ به آنها عاجزیم یا تعجب آور هستند, دانش آموزانی علاقمند به عقاید بررسی شده در گروه تحقیق می شوند که کشف رابطه ی موضوعات درسی برایشان مشکل است. جو اطمینان و توجه ایجاد شده در یک گروه تحقیق خوب, فضایی را فراهم میکند که در آن دانش آموزانی که اعتماد به نفسشان ضعیف است بتوانند با این تضمین که به آنها گوش فراداده خواهد شد نظرات خود را امتحان کنند. مهارتهای شناختی کسب شده از طریق مشارکت در گروه تحقیق را می توان به بخشهای دیگرآموزش نیز انتقال داد.

 


دکتر سعید ناجی عضو گروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به ضرورت آشنایی دانشجویان، آموزگاران و متولیان آموزش و پرورش با برنامه فلسفه برای کودکان از برگزاری دوره‌های آموزشی آشنایی با برنامه "فکر برای کودکان" خبر داد.

سعید ناجی عضو گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: این کارگاهها از یکسال پیش با هدف آموزش مربیانی طراحی شده بودند تا بتوانند از روشهای فلسفه برای کودکان با دانش‌آموزان استفاده کنند؛ اما پس از پیشنهادهای مختلف از سوی مسئولان پژوهشگاه شکل این کارگاهها تغییر کردند.

وی افزود: در شکل جدید این کارگاهها که قرار است از تیرماه آغاز شود آموزش معلمان، دانشجویان، متولیان آموزش و پرورش و مسئولان دست اندرکار درباره برنامه فلسفه برای کودکان مدنظر هست و قرار است که آموزش عمومی از برنامه فلسفه برای کودکان در این کارگاه ارائه شود.

ناجی با اشاره به اینکه شرکت‌کنندگان در کارگاهها صرفاً با این برنامه در حد عمومی آشنا می‌شوند گفت: پس از طی شدن این دوره مجوز اجرای این برنامه را در اختیار نخواهند داشت. اگر دورههای تکمیلی در پژوهشگاه برگزار شود شرکت‌کنندگان می‌توانند این برنامه را تدریس کنند.

عضو گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان یادآور شد: هدف از برگزاری این کارگاه و تغییر شکل آن این است که اکثر آموزگاران و متولیان آموزش از این برنامه اطلاعی ندارند و حتی عده‌ای با توجه به عدم در اختیار داشتن اطلاعات کافی دست به اجرای این برنامه می‌زنند، در این زمینه گاهی به علت عدم اطلاعات کافی اساتید پایان‌نامه‌هایی که در این حوزه ارائه می شود به نتیجه منفی می‌انجامد. 

وی اضافه کرد: گروه فلسفه برای کودکان تصمیم گرفت در مرحله اول آشنایی با رویکردها و روشهای برنامه فلسفه کودکان ارائه شود تا مراحل مربی‌گری و تألیف داستان و سایر مهارتها این برنامه آموزش داده شود. 

این دوره از کلاسهای آموزشی با حضور اساتیدی چون دکتر آیت الهی، دکتر قائدی، دکتر پورحسن، دکتر شیخ رضایی، سعید ناجی، دکتر هدایتی، دکتر رشتچی، دکتر حبیبی، باقری، تاجدینی، یاری دهنوی، حسینی و کرمانی برگزار می‌شود. 

این کارگاه آموزشی طی سه دوره مقدمه درباره فلسفه برای کودکان از 6 تا 9 تیرماه، دوره بررسی ادبیات و داستان در برنامه فلسفه برای کودکان از12 تا 15 تیرماه و دوره تحلیل و تفکر نقدی در فلسفه برای کودکان از 20 تا 23 تیرماه برگزار می‌شوند.

سعید ناجی همچنین درباره تجدید چاپ نشریه فرهنگ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که به عنوان ویژه‌نامه فلسفه برای کودکان منتشر شده بود گفت: امسال کتابهای گروههای فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درمیان پرفروش ترین کتابهای ارائه شده در غرفه بود. مجله فرهنگ نیز برای نخستین‌بار تمام نسخه‌های منتشر شده آن فروخته شد.

وی با اشاره به اینکه این علاقه نشان‌دهنده ارائه اطلاعات صحیح و آشنایی دقیق با موضوع است گفت: اطلاعات صحیح درباره برنامه فلسفه برای کودکان می‌تواند مانع فعالیت عده‌ای سودجو باشد که تلاش می کنند با استفاده از این نام به منافع اقتصادی برسند.

منبع خبرگزاری مهر



فلسفه برای کودکان در ایران
فلسفه برای کودکان، موضوع تازه‌ای است که بیش از چهار دهه از طرح آن نمی‌گذرد، این موضوع، با نام‌های گوناگونی همچون فلسفه برای کودکان، فلسفه با کودکان، فلسفه و کودک و ... شناخته شده است
. درباره پیشینه این برنامه در ایران، برخی بر آنند که ابوریحان بیرونی، دانشمند مشهور ایرانی، اولین کسی است که با نگارش کتاب‌التفهیم (درباره آموزش مقدمات ریاضی و نجوم به کودکان) و تقدیم آن به کودکی خیالی به نام ریحانه، گام اول را در این عرصه برداشته است. شیوه نگارش‌ التفهیم بدین‌گونه است که نخست ریحانه (کودک خیالی)، پرسش‌های خود را مطرح می‌سازد و پس از آن، ابوریحان به پاسخ آن‌ها می‌پردازد . متأسفانه بعد از ابوریحان کسی راه او را پی‌نگرفت و بدین ترتیب این شیوه بدیع آموزشی او به فراموشی سپرده شد.
اما برنامه آموزش فلسفه به کودکان به صورت یک طرح هدفمند، نخستین بار در سال 1373ش توسط بنیاد حکمت اسلامی صدرا در کشور ما شناخته شد و در همان تاریخ، گروه فلسفه و کودک این بنیاد پایه‌گذاری گردید
. ولی بعدها مؤسّسه‌ها و دانشگاه‌های دیگری نیز به پژوهش‌هایی در این زمینه پرداختند.
ضرورت اجرای طرح آموزش فلسفه برای کودکان در ایران

بی‌شک رسیدن به قله‌های بلند پیشرفت و دست‌یابی به اهداف بلند مدت کشور در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... با ترجمه و تقلید از آثار دیگران امکان‌پذیر نخواهد شد، بلکه باید با اعتماد به نفس و خلاقیت، به نوآوری در تمامی عرصه‌های علمی اعم از علوم تجربی و علوم انسانی دست زد. این امر، بدون فراهم آوردن بستر مناسبی برای آن در جامعه به طور کامل عملی نخواهد شد.

باید اقدام‌هایی بنیادین در این زمینه صورت گیرد؛ یعنی پرورش کودکانی با اعتماد به نفس بالا، خلاق، نقاد و دارای روحیه خود اصلاح‌گری برای فردای کشور.

بهترین سن برای ایجاد این ویژگی‌ها در انسان دوران کودکی است و بی‌گمان کسی که از کودکی نقاد و نقدپذیر بار نیامده باشد، نمی‌توان این روحیه را به هنگام بزرگسالی در وی پدید آورد.

نسل کنونی را نیز باید تا آنجا که ممکن است متحول ساخت، ولی تمرکز اصلی باید بر کودکان صورت گیرد؛ بدین جهت باید با آموزش فلسفه به کودکان، نسلی را برای فردا پرورش داد که افزون بر موفقیت در زندگی خود، همه ویژگی‌های لازم را برای رساندن کشور به قله‌های پیشرفت در علوم انسانی، تجربی و ... دارا باشند.



 

p4c

 

قدرت تمیز, داوری و استدلال آوری از اهمیت انکارناپذیری در زندگی فردی و حیات جمعی برخوردار است .با وجود این، حتی در گروههای فلسفه دانشگاهها نیز بسیاری از دانشجویان فاقد قدرت تمیز, داوری و استدلال آوری هستند. البته این معضل به کشورهای جهان سوم محدود نمی شود، در کشورهای پیشرفته و کشورهای غربی نیز این امر محسوس بوده است. به همین دلیل اندیشمندان , فلاسفه و متخصصان تعلیم و تربیت این کشورها مدتی (حدود نیم قرن) است که با انجام مطالعات و تحقیقات فراوان در این زمینه, و با عنایت به این امر که برای تقویت توانایی های ذهنی و استدلالی افراد دوران دانشگاه بسیار دیر است, به این نتیجه رسیده اند که باید این کار را از دوران کودکی آغاز کرد.
بدین ترتیب شاخه دیگری از فلسفه متولد شده که « فلسفه برای کودکان» یا " p4c"نام گرفته است و از این طریق فلسفه وارد مهد کودکها, دبستانها و مدارس راهنمایی و متوسطه گردیده است. هم‌اکنون بیش از 100 کشور در دنیا به اهمیت این ایده پی برده‌اند و در حال بررسی یا اجرای این برنامه هستند که حدود 30 کشور از کشورهای پیشرفته، به‌طور جدی آن را به اشکال مختلف وارد نظام آموزش و پرورش خود کرده‌اند و حدود 100 کشور نیز به‌طور آزمایشی این برنامه را تجربه می‌کنند.

این برنامه به کودکان کمک می کند به جای حفظ طوطی وار مطالب ، به تفکر و مباحثه درباره مسائل مطروحه بپردازند و بدین وسیله قدرتهای ذهنی آنها اعم از قوه استدلال و قدرت داوری تقویت شود.
برنامه شامل یک سری کتابهای داستان برای مقاطع سنی مختلف و یک دسته کتاب کمکی برای معلمان کلاسهاست. این داستان ها در کلاس با صدای بلند از سوی دانش آموزان خوانده می شود و سپس معلم ، کودکان را برای اظهارنظر درباره موضوعات کتاب و همچنین درباره نظرات دوستانشان تشویق می کند. مباحثه ای که در کلاس درمی افتد، به کودکان کمک می کند که یاد بگیرند بخوبی گوش فرا دهند، بخوانند و مطلب را درک کنند، سوالات خود را مطرح کنند، نظرات خود را ارائه دهند، دوستان خود را نقد کنند، نقدهای دوستان را تحمل کنند، استدلال کنند، استدلال های دوستان خود را نقد کنند، مواظب مغالطات باشندو .....
پرفسور متیو لیپمن بنیانگذار این برنامه است. وی در سال 1954 م دکترای خود را از گروه فلسفه دانشگاه کلمبیا گرفت. هجده سال استاد فلسفه آن دانشگاه بود. سپس به دانشگاه دولتی مونتکلیر رفت و در آنجا «پژوهشگاه توسعه و پیشبرد فلسفه برای کودکان» را تأسیس کرد. برنامه او، یعنی «فلسفه برای کودکان»، جایزه سال 2001 انجمن فلسفی امریکا را به خود اختصاص داد. این برنامه از طرف یونسکو و انجمن معلمان فلسفه امریکا تقدیر شده است.



 

اضطراب شب امتحان

سخنی با معلمان
-
به دانش آموزان بیاموزید که شب‌های امتحان، زمان یادگیری دروس نیست و در این شب‌ها فقط باید به مرور درس‌ها پرداخت.
-
محل برگزاری امتحان باید دارای تهویه مناسب، نور کافی، دمای مناسب و صندلی مناسب و عاری از هرگونه عوامل مزاحم از قبیل سروصدا باشد...
-
ابتدای جلسه امتحان، راهنمایی و توضیح کافی پیرامون آن آزمون بدهید ودر حین جلسه از توضیح اضافی که موجب حواس پرتی آنان می‌شود اجتناب کنید.
-
به دانش آموزان بگویید سوِالات از کتاب درسی آنهاست و آنها با مطالعه کتاب‌های درسی خود به راحتی می‌توانند به سئوالات پاسخ دهند.
-
از ایجاد رقابت ناسالم در میان دانش آموزان اجتناب کنید .
-
در طرح سئوال، اصول سنجش و اندازه گیری، به خصوص سطح دشواری سئوالات را رعایت کنید.

 سخنی با والدین
-
حتی المقدور برای صبح امتحان فرزندتان صبحانه مناسبی آماده کنید و به هیچ وجه او را گرسنه به جلسه امتحان نفرستید..
-
عسل، کشمش و خرما، جزو منابع غذایی هستند که می‌توانند کالری مناسبی را در روزهای امتحان به دانش آموزان منتقل کنند.
-
محیط خانواده، باید دور از تنش‌های عاطفی و مشاجره باشد.
-
در ایام امتحانات باید رفت وآمدها و میهمانی های خانوادگی تعطیل یا محدود شود..
-
به استراحت و خواب دانش آموزان توجه کافی داشته باشید .
-
در صورتی که فرزندتان از موفقیت در یکی از امتحانات رضایت خاطر نداشت، اورا مورد حمایت قرار دهید و از سرزنش او خودداری کنید.
-
باید از حبس کردن دانش آموز در اتاق برای مطالعه خودداری کرده و به دانش آموز اجازه استراحت و تفریح لازم نیز بدهید.
-
انتظارات بالا و بیش از حد توانایی فرزندتان، می‌تواند در ایجاد اضطراب و شدت آن موثر باشد. پس انتظارات خود را تعدیل کنید.
-
از مقایسه فرزندان با یکدیگر و با دیگران پرهیز کنید .‌



اضطراب شب امتحان

 یکی از علل اضطراب ناشی از امتحان، تسلط نداشتن بر مفاهیم درسی است. ضعف در عملکرد معلمان، تطبیق نداشتن مفاهیم کتاب های درسی با روحیات دانش آموزان و موارد دیگر، سبب جدایی دانش آموزان از کتاب‌های درسی و نگرفتن مفاهیم آموزشی می‌شود. امتحان بین دانش آموزان و معلمان به صورت یک خط قرمز در آمده است، به طوری که معلم درس می‌دهد تا فقط دانش آموز در امتحان قبول شود و دانش آموز نیز درس می‌خواند تا فقط بتواند از پس سوالات امتحان برآید و تاکیدی بر میزان یادگیری دانش آموزان وجود ندارد.
نمره بیست یکی دیگر از عوامل مهم ایجاد استرس و اضطراب در دانش آموزان است. بیست، نمره‌ای است که اکثر والدین و دانش آموزان در پی آن هستند، در حالی که این نمره بیانگر یادگیری کامل از سوی دانش آموزان نیست بلکه فقط نشان می‌دهد که دانش آموز مطالب کتاب‌های درسی خود را خوب حفظ کرده است.
بیش ازنودو سه درصد دانش آموزان به دلیل تاکید فراوان خانواده و معلمان مدارس در روزهای امتحان دچار استرس و اضطراب هستند که این عامل، درصد افت تحصیلی دانش آموزان را افزایش می‌دهد و سبب عدم ارائه کامل آموخته‌های دانش آموزان می‌شود. طبق مطالعات انجام شده اضطراب ناشی از امتحانات می‌تواند تا هفتاد درصد سبب کاهش یادگیری دانش آموزان خصوصا در مقاطع راهنمایی و متوسطه شود. اضطراب امتحان یادگیری دانش آموزان را مختل کرده و سبب بروز اختلالات رفتاری همچون تیک‌های عصبی و پرخاشگری در آنها می‌شود.

حال این سئوال مطرح است که چه باید کرد؟





- طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که می خواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد ، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح کنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید .

- دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می کنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .

- تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .

- اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .

- اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .

- در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های کلامی استفاده کنید . مثلا“‌ خوب ، آفرین ، مرحبا                     

- باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس کند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمی کند .

- تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده ، از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد و به عبارتی تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .

- مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده : کاری را که دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .

- تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درسی و شرکت دادن آنها در طرح نقشه های کار و فعالیت

- استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان

- علاقه مندی یاددهنده به موضوع : دربسیاری از مواقع مشاهده می کنیم که بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن     والدین و مربیان آنهاست . معلمی که در زنگ انشاء ، ورقه های ریاضی را تصحیح می کند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود ، عملا“ به  یادگیرندگان می گوید که برای این فعالیت ارزش قائل نیست .

- مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .

- به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .

- از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .

- قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .

- برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد .

- بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

- استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین می‌توانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .

- مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .

- انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند .

- تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان

- آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه     

- در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد .