سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

 

نماز

من بهین معشوق خلوتخانه اهل نیازم / نور چشم انبیا محبوب پیغمبر نمازم /رشته وصل خدایم مشعل راه هدایم / هم زبان اهل دردم هم ضمیر اهل رازم/ چشمه آب حیاتم منبع صبر و ثباتم / آتش عشق درونم شعله سوز و گدازم

پیشتر از آفرینش یار احمد بوده ام من /دُر ذکر لعل لبهای محمد بوده ام من/ اولیا را انبیا را اتقیا را اصفیا را /هدیه ذات خدای حی سرمد بوده ام من /متقین و مومنین را بهترین ذکر الهی /صالحین را خوشترین خلد مخلد بوده ام من

ارتباط بین عبد و خالق منان منم من/ مشعل روشنگر دین پرتو ایمان منم من/شمع بزم لیله الاسری گل محراب احمد / لاله توحید و خار دیده دشمن منم من/یار یوسف سالها در قعر چاه و کنج زندان / مونس یعقوب در تنهایی و هجران منم من

در دل غار حرا هر شب پیمبر بود با من /در کنار نخل ها تا صبح بوذر بود با من/نیمه های شب که هر چشمی به خواب ناز بودی/ بین محراب دعا بوبکر و عمّر بود با من/از شب دیجور تا هنگام صبح درد خیزش /سعد و خالد، طلحه و عثمان و حیدر بود با من

من که بر گلزار جانها میدهم عطر خدایی/ از چه رو قومی ز غفلت می کنند از من جدایی/ تحفه معبود و محبوب القلوب عابدانم/ لیک بودم مورد بی مهری و بی اعتنایی/ آن شکسته پنج رکنم ، این نهاده زیر پایم / آن شده بیگانه با من در کمال آشنایی

من نمازم بهترین مهر قبولی های طاعت /روز محشر می کنم از دوستان خود شفاعت/ ای خوشا آنانکه میخوانند در آغاز وقتم / خوبتر آنکو مرا بر پای دارد با جماعت/ هر که آبادم کند گویم دعایش لحظه لحظه/ هر که ویرانم کند نفرین بر او ساعت به ساعت

نیتم ز آیینه دل رنگ عصیان می زداید / حمد و تکبیرم ز اهل معرفت دل می رباید/ با رکوعم هر بزرگی قد کند پیش خدا خم / با سجودم هر عزیزی سر بخاک دوست می ساید/ پیر عارف با قیامم شمع جان را می فروزد /عبد سالک با قنوتم دست دل را می گشاید

من نمازم بال پرواز بلند اهل دینم/ کز ازل معراج مومن خوانده ختم المرسلینم/ ناله و فریاد و سوز و شور و درد اهل رازم/ من نمازم من نمازم من نمازم من نمازم