پيام
+
ياالله
حدود بيست و سه سالشون بود
جراح به پيغمبر صلي الله عليه و آله عرض کرد:
نود زخم خورده،همه را بستم اما يك تير به عصب استخوان پا فرو رفته تا مى خواهم آن رادربياورم ناله مى زند،من هم مى دانم دردش زياد است،نمى گذارد آن را دربياورم،چكار كنم؟
پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمودند:
*صبر كن وقت نماز بشود*
.
*علي را قدر پيغمبر شناسد
که هرکس خويش را بهتر شناسد*
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب

بي سر و سامان
92/8/2

* سميه *
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب
هما بانو
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب
كيوان گيتي نژاد و
يا علي مرد تويي و اولاد تو مرد انان اند که در رکاب تومردي تو داني هرانکه با تو در خاک شرف و معرفت و ولايت ادغان شد حيدريم
*ابرار*
.
*ابرار*
علي را قدر پيغمبر شناسد...
2-هورا
دلداده راه ولايم رهرو راه مرتضايم @};- در آستان خسرو دين گدايم من گدايم@};-
ماه شبم علي مولا تاب وتبم علي مولا @};- نعره مستانه مي زنم ذکر لبم علي مولا@};-
2-هورا
خواهر ابرار سلام من سادات نيستم و برايتان در فيد قبلي نظر نگذاشتم با عرض پوزش فراوان/ و اين عيد بزرگ رو به شما خواهر مومنه ام تبريک عرض مي نمايم در پناه خداي علي
*ابرار*
سلام و ممنون سرکار خانم هورا از شعر زيباتون.. ان شا ءالله زنده باشيد... بنده هم متقابلا عيد بزرگ غدير رو خدمتتون تبريک عرض ميکنم
پيام رهايي
*چشم همه ي دوستان روشن به نور امامت و لايت حضرت مولي الکونين اميرالمومنين...اسدالله الغالب يعسوب الدين...امام عارفان حضرت علي بن ابي طالب(ع) -..من هم به نوبه ي خودم تبريک و خجسته باد عرض ميکنم اين ايام فرخنده و سراسر عشق و معنويت را...* @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
*ابرار*
سلام عليکم.. بر جنابعالي هم مبارک
يادداشتهاي يک مسلمان
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب
*ابرار*
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب
كيوان گيتي نژاد و
اميرالمومنين ولايت اول مسلمين ع يک شخصيت بي بديل و يکتا در عرصه ولايت و معصومين بود بي بديل و بي دليل ساقه شجره ولايت نبوده و نخواهد بود او همان اسد الله شيرخيبر و همان عليست که وقتي در سجده ميرفت مي دانست جز او وخدا هيچ جنبنده اي حرض و امينگاه سخنش با رب العالمين وجود ندارد او هماني بود در جنگ با اشدا از کوه محکم تر و خشمناک تر از او دربرابر ستمگر و کفار و منافق و منارق و خوارج و ناکثين کس نديد و
كيوان گيتي نژاد و
نخواهد ديد مولي اميرالمومنين علي ع همان شير خندق و خوارج و همان مرد خدا و ولي الهي بود که زماني پابند دختر يهودي اري يهودي پاي او را خراشيده بود عين ابشاري از سما مبارکش قطرهاي شبنم از گلگون شقايقش بر زمين ميريخت و بر اين ظلم و اشدا بر اون مي ناليد و او همان سردار است که ايران را بعد از فتح سالار شهيدان بهشت را به جز يک نفر ان هم شاهزاده ايران به منزل محبتي برد تا ايراني و سلمانها ثابت کند عجم خوا
كيوان گيتي نژاد و
در شجره طيبه نقش يک شيعه و يک سرباز ولايت که نشان دهد اگر جزيره العرب زادگاه ولايت بود براي اين بود که سرزمين فارس هيچگاه مردماني کوفي صفت و نا اهل و ولايت گريز نبودند و هميشه امن گاهي براي ولايت بود اينبار با ظهور ولي حي سيد علي حسيني خامنه اي هستيم به فدايش و حيدرش و اسماعيل جوان اميدهاي آتي دشت کربلاي حسين نند ولي اينبار کجا و کي و اصحاب و حرها چگونه بر گرد شمع ولايت مي سوزند چگونه پرهايشان بر
كيوان گيتي نژاد و
قله جاودانگي جهان ولايتمدار در زير سايه علمدار خويش نام عجم را به درجه ميمونيت لفظي رسانند چون شخصيتي که هيچ کس به کنه و جود و بعد ولايي اميرالمومنين پي نبرد و تنها بايد گفت علي اعلا بود درنزد خدا که متعلق به يک شبه جزيرت العرب نائل شود علي مخزن الاسرار خدا و رسول الله بود علي والحق والانصاف ولايت مطلق بعد الرسول الله اولين ولي معصوم خلقت بشر بود و هست و چون او نه زاده و نه بعد از اين خواهد امد حي
كيوان گيتي نژاد و
حيدر استادم مي گه علي را جز خدا و رسولش نشناخت درعرصه هماي رحمت علي اگر در همان دل شکستگي و لطافت و ضرافت احساس و عاشقي و زهرا لايقي مي توانست تنها و لايق ترين فرد در کنار کوثر خداي عالم باشه هماني که وقتي سجده ميرفت در دنياي مادي از روح و وجود ماديش پر مي کند و به جمال الله مي پيوست چون همچو چاه هيچکس جز خدا نفهمد صداي شيوند و حي هات او را زماني که خدا داستان کربلا و ولايت اولاد و عشاق شهيد و شهي
كيوان گيتي نژاد و
حضرتش را با او مرور مي کرد علي جان چگونه مي شود همان علي که در سجده انگوشترش را به صداي بم ادم دست دراز به گدايي مي برد از عالم به سرعت نور هم بيايد نه او خدايش در همان رگ وليدي بود که خداوند در عين پاسداشت بر بندگانش نازل و رحمتش را در دستان ستگر ستيز و فقير نواز و يتيم پدرش بود اري علي را با ابعاد بشري نتوان جست ولايت والاتر و با معناتر و با وفاتر است از انچه در ذهن حتي بزرگترين مردان و اعشار ول
كيوان گيتي نژاد و
ولايت گنجد امروز هم مولي علي جان فهميدم چگونه ممکن است اميرالمومنيني که در جمنگ با کفار و منافقين و خصوصا مارقين و خوارج به هيچ کس با هر نشان و درجه خدمتي همچو امثال طلحه و زبير تفاوت قايل نبود تيغ ذوالفقار آشناي هر نامرد و ناکث و خوارجي بود همچو امروز به طريقي اولي آري برگگرديم علي ع اينبار صبح وارد مسجد مي شود ابوجهل جهاني را با دست عاشقانه نوازش
كيوان گيتي نژاد و
و خود در قبله گاه و سجاده عشق و در سجد در قبله گاه جهان صداي حق حقش را مي دهد بر اسمانهايي که بعدها ان غريب براي حسين و اصحابش و براي اولاد حيدر اين نجواي اشنا را سرداد ولي علي يک فزت به رب الکعبه ساده نبود و تنها براي رهايي از دنيايي که روزي پنج بار ميرفت عين بودن و نبودن بود اري علي هيچ گاه تنها نذاشت ام ابيها را هر چند بار ولايت بر دوشش خراشانده و زخمي کرده بود جهل و منارق و منافق و خوارج عصر
كيوان گيتي نژاد و
علي را کوفيان نه و شيطان کشت علي را خداي سبحان از دست دنيايي خلاص و به در برد تا ديگر به دنيا ثابت شود اجر و مقام ولايت در علي زاده و در علي به کمال و سعود و قله هاي شجاعت صبوري اخلاص و معرفت و قدرت و نهالي را در فرقش گشود به رنگين خون که فزت رب الکعبه اي به دنبالش بود فزت ي که امروز ثمرش
كيوان گيتي نژاد و
بر هيچ کس در جهان پوشيده نمانده چون امروز روزي دگر و ولايت هرچند در مقام معصوميت يک امري تکامل يافته با مردي نوين و نامردتر از کوفه صهيونيسم جهاني مي جنگند و اينجا معصوميت اعتبار و عصمتش ننگين و لکه دار نشود و تا روز واقعه که جهان به دست نايب برحق و مقتداي آخرين ولي معصوم از دست عمار زمان سلمان و ابوذر به مرتبت و جايگاهي رسد که قدرداناني به تعدادي چون کربلا رسد تا بار دگر جهانيان و شيطان بنشينند و
كيوان گيتي نژاد و
به جهل خود و بهآن سبب پليدي و ناداني که در برابر انسان سجده نکرد بداند زماني که جهلها را بزرگ مي کرد در اغوش نمي دانست چه ننگين تر از ابوجهل ها و عمر و عاث ها در زمان ولايت آخر زمان وقتي ديدند شيطان بر انها سخت مي گيرد چه نکردندند دل سيد علي هستيم به فدايش و فرزند زهرا و علي حجت الله و ذريه اش و حيدر و اسماعيلش را زار و گريان نديدند که جچه کردند که خدا ديگر صبرش بريد و جهان را بعد از آخرين کرببلا
كيوان گيتي نژاد و
و آخرين حجت و ياران ان معصوم ولي اخر الزمان فرزند احمد مصطفي آخرالزمان را ديگر جهان و کهکشانهايش تاب بيداد و ظلمي که خدا داند در ان چه خواهد شد که جهان اينبار از قصه اش از هم مي پاشد و قيامت کبري فراميرسد همه از جا بر ميخيزند و در صحراي محشر پدر و مادر و فرزند از هم گريزان و ترسيده مي گذرند و نمي دانند کرببلاي اخر الزمان اينبار از براي مظلوميت ولايت و شجره عشق و ازادي و معرفت شجاعت ديگر بيش از اين
كيوان گيتي نژاد و
خدايا به حق فاطمه ما را در طريق ولايت شهادت برسان و با بوي و عطر حسيني اماده محشر بفرما که شايد به واسطه شفاعت اميرالمومنين به يمن جهاد و وفاي به اولاد و ولايت عصرمان لايق شفاعت پدر و اولين عاشق خدايي به حق و جايگ
كيوان گيتي نژاد و
جايگاه ولايي برگزيده شويم اينبار پروانه وار دور وليمان پر بزنيم و با تبسم وفاي در عصر خيانت ظلم و فحشا و خيانت و در دور منافقين نو انديش و کاذب با يک يا علي از شهد شيريني که از کوثر است و اکسيرش از شهد شجره طيبه و ولايت است بال به سوي رضوانت پشت به عمار حي و ابوالفضل المدارت سيد علي هستيم به فدايش حيدر و اسماعيل ذريه هاي گرانبهاي خاندان ولايت لبيک الهم لبيکمان بر دل منجي عالم مهدي موعود عج بنشيند
كيوان گيتي نژاد و
ما لايغ يکي از ان سيصد و سيزده تن شويم اري فردا غدير است بيعت است و عشق و شمع و گل و پروانه اي کاش مي طلبيد ما را به خانه انکه نامش يا عليست پدر و ولي حي حيدر ماي استشهادي جان نثارش است اگر قابل شوم اه نسيم چه زيبا سپيده زد اخوي عاشق پر زدي استاد حيدر را نياوردي ولي صبا به تو شهد ولايت داد خوشبحالت بيا تو بيا عاشقانه برادزانه دنبالم بيا يک بار بال بکشيم خانه جدت من دم درم مي خواي برم دم کفشداري خا
كيوان گيتي نژاد و
در کنار بشينم و ياران سيد علي هستيم به فدايش را واکس زنم تو رو خدا نرو تو. فکر همين که صبح شد اقام نمازش رو اقامه کرد تو در پشتش با استاد و ميثم و مسعود ياعلي نماز ها قبول منم از اين سهميه امروز به خوبي کام گرفتم من را کفايت است جاي ياران باوفايي که من اندازه يک ارزن نيستم را نخواهم گرفت من به قدر جان نثاري اگر حرم شوم قانعم و الله علي و خويش را شاکر و سپاسگذارم حيدريم
*ابرار*
سلام و ممنون جناب اقاي گيتي نژاد.. عيدتون مبارک
لاهوت
صلي الله عليک يا مولاي يا علي ابن ابيطالب