پيام

ابرار
92/7/2

+ باسم رب الشهداء سلام لحظه ي وداع با عزيزان لحظه ي سخت و فراموش نشدنيه خصوصا وقتي سفر سفر عادي نيست عزيمت به ميدان جنگ ميداني که اميد بازگشت ازش خيلي کمه به ياد خانواده هايي که اين سختي ها رو به جان خريدند . *از زبان خانواده هاي شهدا* صبح يک روز غمينِ فرودين صورت گريان من بوسيد و رفت پشت پا زد بر تعلق هاي دل در دلش بر اين جهان خنديد و رفت ماند بر دل حسرت ديدار او باده ي خونين حق نوشيد و رفت مهر92

بي سر و سامان 92/7/5

درود خدا بر پدران و مادران و همسران و فرزندان شهدا که از عزيزترين سرمايه هاي زندگي شون براي دفاع از دين و ميهن گذشتند و دم بر نياوردند..

به زبان ساده است مادري از جگر گوشه خودش دل بکنه و زينب وار اون رو براي سفر به جبهه بدرقه کنه...

شعر از خودتون؟

بله. البته نميشه بهش شعر گفت...

سلام خواهرم. سيد مهدي کي هستند؟

سلام....احسنت خانم ابرار:) بالاخره رو کردين اين هنر پنهان رو هم:)

سلام : ) هنر پنهان! خواهش ميکنم.. بس که خوب نيست خجالت ميکشيدم فيد بزنم!! شعرا و اديبان پيامرسان بنده رو مي بخشند که سعي ميکنم پا توي کفششون کنم!

اتفاقا بسيار هم خوب....ادامه بدين عالي هم ميشه...کفش هم متعلق به خودتونه ....(از طرف ادبا) :)

ممنونم خواهرم از دلگرمي تون..

جدا عرض کردم.

بزرگواريد.. ممنونم

ان شا ءالله درجاتشون متعالي...

سلام بر شما :) ورود شما را به باشگاه شاعران پارسي بلاگ گرامي مي داريم :)

ئه خانوم ابرار شما هم به شاعرين پيوستيد؟الان دقت کردم که شعر مال خودتونه:)مبارکه

سلام عليکم..عجب جناب اقاي ذره بين.. آدم که يک شبه شاعر نميشه! / سرکار خانم بلاي آسموني چند جمله ي اهنگينه عاري از هر گونه صنعت شعري ! ممنونم خواهرم از لطفتون