پيام
+
باسم رب الشهداء
برگ پاييز شدي، ريختنت را ديدم
روي دستان ملائک، بدنت را ديدم
تو که رفتي به خدا داغ به قلبم دادي
آيتالکرسي روي کفنت را ديدم
بيتو اينجا همه ي آينهها تب دارند
من خودم مهر سکوت دهنت را ديدم
بوي پيراهن تو، قافله سالارم شد
هر کجا بوي بهار چمنت را ديدم
ناگهان باغ پر از هقهق باران شد و تو
برگ پاييز شدي، ريختنت را ديدم
:(

*گلبرگ*
92/7/4
قافيه باران
سلام...شعر عالي ...شاعر؟؟
*ابرار*
سلام خواهرم... متاسفانه شاعر ناشناسه...
*ابرار*
*لطفا ساعت 21 مسابقه مردان آسماني رو فراموش نفرمائيد. منتظر حضورتون هستيم*
قافيه باران
انشالله امشب
*ابرار*
ان شا الله