پيام

ابرار
92/4/30

+ بنام خدا آقا اجازه! دست خودم نيست خسته‌ام! در درس عشق من صف آخر نشسته‌ام! يعني نمي‌شود كه ببينم سحر رسيد؟ درس غريبِ غيبت كبرا به سر رسيد. آقا اجازه! بغض، گرفته گلويمان؛ آنقدر رد شديم كه رفت آبرويمان استاد عشق! صاحب عالم! گل بهشت! بايد كه مشق نام تو را تا ابد نوشت ...!

*ابرار* 92/6/13

زيبا بود ...دلنشين و عميق ..

سلام عليکم.. متاسفانه نميدونم از چه کسي هست.. بله زيباست... ممنون از عنايتتون/ البته تصوير اين کوچولوي خواستني فيد نوشته رو جذابتر و دلنشين تر کرده..

ببخشيد ..سلام از بنده است..

بزرگواريد...

...خب ديگه اينو نميشه کاريش کرد!...عشق را ميگم!؟...بنده خدا تو ذاتشه....آبروريزي را ميگم!....ولي آبرويي که عشق واقعي بريزه اگر مجازم باشه در حقيقت ميوه اش شيرين خواهد شد...مثل زليخاي معروف يوزارسيف جوان.... که از مجاز واقعي ...عشق به يوسف به ...عشق حقيقي....يعني خدا رسيد....

بايد كه مشق نام تو را تا ابد نوشت ...! 2000000 بسيار عالي

ممنون از عنايت هر دو بزرگوار.

خيلي زيبا@};-

ممنون از حسن نظرتون

@};-

ممنونم