شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*ابرار*

+ باسمه تعالي مرد،خسته و خاک آلوده از جبهه برگشته بود. زن،او را احترام کرد و به گرمي از اون استقبال کرد. مرد،گرسنه بود؛پرسيد چيزي براي خوردن داريم؟ زن سرش را پايين انداخت. مرد با ناراحتي و شرمساري پرسيد چرا نگفتي که چيزي تهيه کنم؟واز خانه بيرون رفت.در جيب هايش پولي نداشت ولي پيش اهالي محل آبرودار بود.از کسي اندکي پول قرض کرد آنقدر که بتواند وعده ي غذايي تهيه کند.سرکوچه رفيق همرزمش را ديد.
*ابرار*
با هم از جبهه برگشته بودند؛ سرش را پايين انداخته بود مرد پرسيد: «چيزي شده؟». گفت خانه مان خالي است؛ شرمنده ي زن و بچه ام شده ام. مرد بي معطلي پول را به او داد. مانده بود چه کند. وقت نماز شد و او به مسجد محل رفت ولي در فکر زن و بچه اش بود.. نماز که تمام شد براي احوال پرسي با امام جماعت مسجد جلو رفت.
*ابرار*
امام جماعت مسجد، پدرهمسرش بود. پيرمرد نوراني لبخندي زد و گفت باهم ميرويم خانه ي شما؛ ميخواهم ناهار را با دختر و نوه هايم بخورم! مرد ايستاد و هيچ نگفت. به روي خودش نياورد و دو نفري به سمت خانه حرکت کردند.
*ابرار*
مرد با پدرهمسرش به خانه رسيدند. زن به نماز ايستاده بود. کنار سجاده ي زن سفره اي بود با طعم و رنگ غذاهاي بهشتي... گويا فرشتگان ار باطن قبله براي زن مائده آورده بودند. پيرمرد لبخندي زد يعني من همه چيز را مي دانم...
*ابرار*
مرد رزمنده: *علي ابن ابيطالب عليه السلام*/ زن: *زهراي مرضيه سلام الله عليها*/ رفيق مرد: *مقداد رحمة الله عليه*/ امام جماعت مسجد:* رسول اکرم صل الله عليه و آله*
*ابرار*
@};-
سلام ، خيلي خيلي قشنگ بود ، اونم وقتي بازيگرانش معرفي شدن ! يعني معلوم شد داستان واقعيه
من فکر مي کنم نقش اول مرد بايد اسکار بگيره ، اصلن همهي اسکارا رو بدن به اينا و شما که نويسنده و ... ش بودين
هادي قمي
@};-
*ابرار*
سلام خواهرم.. نويسنده متن بنده نيستم... همه نقش اول دارند... صلوات و درود خدا بر انبياء و ائمه اطهار عليهم السلام/ ممنون از عنايتتون حاج اقا قمي بزرگوار
اللهم صل علي محمد و آله الطاهرين...عالي بود واقعا...:(
*ابرار*
ممنونم از توجهتون ...
شرمندگي هيچ مرد آرزويمان نباشد... و چه زيباست روزيکه امام صادق ميفرمايد برسد که مومن از پول برادر مومنش بردارد بدون اينکه نيازي به اطلاع دادن باشد....!
*ابرار*
ان شاءالله به اميد آن روز...
*ابرار*
...
*ابرار*
...
*ابرار*
...
يک روز بعد از نماز صبح يکي از دوستان قديمي ام که از رزمندگان بسيار مخلص، زلال و شجاع است و همين الان هم يک بسيجي بي ادعا، معصوم و مظلوم و هميشه در صحنه است ، به من فرمود بريم مزار شهدا؟
قبول کردم و رفتيم. بعد از زيارت شهدا رفتيم سر قبر مادر ايشان. به محض اينکه رسيديم اين مرد رشيد و دلاور مثل يک کودک خودش را روي قبر مادرش انداخت و شروع کرد به گريه جانسوز که هرکاري کردم نتونستم جلوي گريه ام را بگيرم، خيلي سوز داشت. مرتب هم قبر را مي بوسيد
دستش را گرفتم گفتم خوب نيست اينقدر بي قراري مي کني، بهتره براش دعا کني. حرفي که زد هنوز هم مي سوزاندم. گفت فلاني يه بار بعد از شش ماه آمدم مرخصي؛ ده روز مرخصي بودم. روز آخر که مي رفتم همين موقع ها بود(دم دماي صبح) مادرم با من آمد بدرقه ام کند
هرچند تو اين ده روز هيچکس به ديدنم نيامد ولي حرف مادرم هنوز هم منو عذاب ميده. داشتيم مادر فرزندي آرام آرام مي رفتيم . حس کردم انگار مي خواد چيزي بگه ولي روش نميشه. گفتم مادر چيزي شده؟! با حيا و مظلوميت خاصي گفت: تو خونه هيچي نداريم، دايي ات هم يه بار تا حالا سر نزده (دايي ايشان بسيار فرد سرشناس و ثروتمندي است)
خلاصه برگشتم و چيزايي با قرض و قوله تهيه کردم گذاشتم خونه و رفتم. الانم به مظلومي و حياي مادرم از ته دل مي سوزم و هرچه هم گريه مي کنم هنوز هم بعد سالها نمي تونم آرام بشم
بله عزيزان اين قصه نبود. فرزندان بسيجي خميني با اين مظلوميت جنگيدند و هنوز هم فقر و معصوميت و بي ادعايي در وجود اينها موج مي زند. خداوند اجرشان دهاد و ما را شرمنده شون نفرمايد
سلام و ممنون از خواهرعزيزم خانم ابرار / همچنين از برادر بزرگوار جناب سرباز اقا/ کم نبودند و نيستند از اين مردان بي مدعا که مقتدايشان اميرالمومنين است
*ابرار*
ممنونم جناب آقاي سرباز آقا :( :( / ممنون سرکار خانم محدثه خانوم از حضورتون
@};-
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
اسكار !؟ دختر خونه ؟
*ابرار*
ممنونم از عنايت بزرگواران
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top