پيام
+
گذشت جبهه ولي او هنوز در جنگ است
*چکاوکي که نخواندن براي او ننگ است*
مدال خردل جنگي به سينه اش دارد
که حجم هر نفسش کوله باري از سنگ است
*از آن صداي رسايش نمانده جز چيزي*
*شبيه خس خس خشکي که درد آهنگ است*
اتاق دور سرش چرخ مي زند ، چرخي
که باز با ضربان رجز هماهنگ است
*نشسته غرق تماشاي چفيه بر ديوار*
غروب خسته ي چشمانش آتشين رنگ است
و اشک قافيه هاي مرا دگرگون کرد
*شهيد زنده ي من در نبرد با مرگ است*

♥ ح. بالايي
91/4/10

*ابرار*
شعر از سيد حسن رستگار..
2-شخصي
خيلي قشنگ بود احسنت بر شما
*ابرار*
ممنون.. ان شا ءالله خدا شاعر تواناي شعر رو در پناه خودش حفظ کنه...
2-شخصي
ان شاء الله
نشريه حضور ░
20 20 20 20 20 20 20
*ابرار*
ممنون.....
منادي معرفت
خيلي زيبا بود ممنون
*ابرار*
ممنون از عنايتتون...
*ابرار*
http://abraar.parsiblog.com/Feeds/6418367
محمد جواد س
:(