پيام
+
خواهرم اما نه آن خواهر که رفت از کربلا/
زينبم اما نه آن زينب که بشناسي مرا :(

اقاشير حفاظ
90/10/25

*ابرار*
اي خداي عشق آمد از سفر پيغمبرت/
نيمه جان برگشته اي آرام جانت خواهرت/
خواهرم اما نه آن خواهر که رفت از کربلا/
زينبم اما نه آن زينب که بشناسي مرا/
شمه اي گويم که از داغت چسان برگشته ام/
... با لواي عشق رفتم با عصا برگشته ام
*ابرار*
بين همراهان زداغت قد کمان باشد بسي/
ليک از زينب کماني تر نمي باشد کسي/
از علمدارت نشاني مانده باقي يا حسين/
پوستي بر استخواني مانده باقي حسين/
بسکه تا شام بلا بر من جسارت کرده اند/
شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند
*ابرار*
آنقدر زخم زبان بر قلب تنگم مي زدند/
اي برادر شکر مي کردم که سنگم مي زدند/
بارها کردم دعا از ما جدا گردد سرت/
تا نبينبي زير شلاق اوفتاده خواهرت/
عشق تو هر سو کشاندم ورنه اي روح حجاب/
دختر زهرا کجا و بزم ننگين شراب/
سر به زيرم از امانت داري ام اي پير عشق/
ز آنکه جا مانده يکي از غنچه هايت در دمشق
مهرباني #
زينب آمد كو حسين كو نينوا زينب آمد كو علمدار كو صداي عشق در صحراي خون
استان قدس
[) يا صاحب يا مهدي مدد [))
*ابرار*
آنقدر زخم زبان بر قلب تنگم مي زدند/ اي برادر شکر مي کردم که سنگم مي زدند :(
*ابرار*
سر به زيرم از امانت داري ام اي پير عشق/ ز آنکه جا مانده يکي از غنچه هايت در دمشق :(