سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

بسم رب الشهداء

عمرو بن جناده


پس از چند تن دیگر عمرو بن جناده به میدان رفت. در حالیکه اشعاری میخواند با این مضمون:

مجال را بر زاده ی هند تنگ کن

و با تکسواران در درون خانه اش او را به تنگنا دچار کن

با مهاجرانی که نیزه هاشان از خون کافران رنگین است.

روزی در رکاب پیامبر(ص) و امروز از خون فاجران

امروز نیزه ها از خون کسانی رنگین می شود که در یاری اشرار

قرآن را کنار نهادند و خونخواه کشته های خود در بدر شدند

به خدا قسم با شمشیر بران پیوسته با فاسقان میجنگم

این تکلیف واجب من است و هر روز ، هماوردی و نبرد میکنم

حمله کرد و جنگید تا به شهادت رسید




بسم رب الشهداء

اسلم بن عمر غلام امام حسین علیه السلام

اسلم بن عمرو غلامی ترک که قاری قرآن و آشنا به زبان عربی بود به میدان رفت و در حالی که این رجز را میخواند به نبرد پرداخت:

البحر من طعنی و ضربی یصطلی                         و الجوّ من سهمی و نبلی یمتلی
اذا حسامی فی یمینی ینجلی                            ینشقّ قلب الحاسد المبجّل

دریا از ضربت نیزه و شمشیرم به جوش می آید
و هوا از تیرهایم پر میشود،
هر گاه تیغم در کفم آشکار شود
دل حسود کینه توز را میشکافد

گروهی را کشت. از هر طرف محاصره اش کردند. بر زمین افتاد

امام علیه السلام به بالین او امد و گریست و صورت به صورتش گذاشت.

وی چشم گشود و امام علیه السلام را دید

لبخندی زد و به سوی خدا پر کشید...


بسم رب الشهداء


دو جوان غِفاری در کربلا

عبد الله و عبد الرحمن از قبیله غفار نزد امام حسین علیه السلام امدند، سلام داده و گفتند:

یا ابا عبد الله!  دوست داریم از تو دفاع کنیم ودر برابر تو کشته شویم.

امام فرمودند:

آفرین بر شما. نزدیک بیائید.

آن دو گریان پیش امام آمدند. حضرت فرمودند:

ای برادر زادگانم! چرا گریه میکنید؟ امیدوارم بزودی دیدگان شما روشن شود.

گفتند: فدایت شویم، برخودمان گریه نمیکنیم. بر تو گریه میکنیم که محاصره ات کرده اند و قدرت دفاع از تو نداریم.

فرمودند: ای برادر زادگانم! خداوند پاداشتان دهدکه آنچه در توان دارید در مواسات و یاری من بکار میگیرید. خدا بهترین پاداش متقین را به شما بدهد..

سپس با حضرت خدا حافظی کرده به میدان رفتند و پس از نبردی سخت شهید شدند....

کتاب مقتل معصومین علیهم السلام...ج2...ص330


بنام خداوند بخشنده مهربان
بی شک وقت و فرصت عمر بزرگترین سرمایه گرانبهای بشر است و بهره گیری از وقت بهترین توفیقی هست که نصیب بشر میشود.همه ی ما کاربران زمانی را درنت میگذرانیم چه خوب که از این فرصت نهایت از این فرصت نهایت استفاده را بکنیم.

با توجه به این موضوع و با توکل بر خداوند متعال و با تکیه بر پشتیبانی و استقبال کاربران محترم مجموعه بزرگ پارسی بلاگ و پیامرسان تصمیم گرفتیم سیر مطالعاتی از مجموعه آثار شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه بر گزار کنیم.

برای نیل به این مقصود اتاق حکمت مطهر توسط حقیر ایجاد شد و جناب اقای مهندس فخری مدیر محترم پارسی بلاگ لطف کردند امکان گرفتن ازمون تستی رو در اتاقهای پیامرسان ایجاد کردند که موجب سهولت زیاد در برگزاری مسابقات کتابخوانی شد.

اولین کتابی که معرفی شد کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام بود که به دو قسمت تقسیم شد با این هدف که کاربران محترم روزی فقط نیم ساعت صرف مطالعه کتاب بکنند. از قسمت اول در مرحله ی اول و از قسمت دوم کتاب در مرحله دوم ازمون تستی گرفته شد.

الحمد لله با توجه به نو بودن این طرح در مجموعه پارسی بلاگ استقبال خوبی به عمل آمده که امیدواریم ان شا ءالله روزی کل مجموعه پارسی بلاگ در گیر این سیر مطالعاتی شوند.
نتایج بدست آمده از این مسابقه رو خدمتتون عرض میکنم.

از مجموع حدود 60 نفر شرکت کننده در مسابقه و با محاسبه نتایج دو مرحله با کمک خیرین محترم به ده نفر از کاربران گرامی نفری 200000 ریال افزایش اعتبار تعلق گرفت.

10 نفرات برتر این مسابقه عبارتند از :

جناب اقای نور خدابا امتیاز 200
سرکار خانم سبوی معرفت با امتیاز 190
جناب اقای مجنون دیوونه با امتیاز 185
جناب اقای حسین هاتفی با امتیاز 185
سرکار خانم غزل صداقت با امتیاز 175
جناب اقای احمد نباتی با امتیاز 165
جناب اقای سنجش با امتیاز 165
سرکار خانم اخراجی با امتیاز 165
سرکار خانم آشیانه سخن با امتیاز 165
سرکار خانم مهسا خانوم با امتیاز 165



درمحیط مجازی چه خبره؟!
خدا در کجای این محیطه؟!
آیا اصلا خدا در محیط مجازی  هم هست؟!

کسانی که هیچ ادعائی از نظر مذهبی بودن ندارند و تکلیفشون مشخصه توی این فضا با هم خواهر و برادر میشن به گفته خودشون*مثل ابجی واقعیمه*و در عمومی به هم عزیزم و جانم و جیگرم میگن،در خصوصی رو الله اعلم وقتی بهشون تذکر داده میشه میگن مثل خواهرمه! اصلا نمیتونند قبول کنند که شاید اشتباه میکنند
کسانی هم که ادعای مذهبی بودن دارند همینها رو از زبانشون میشنویم!
*دراین دنیای مجازی چه خبره؟
آیا خدا هست؟
آیا ایمان به وجودش داریم؟
آیا ناظر بر اعمالمون میدونیم؟
ایا روابطمون خداپسندانه هست؟
چه شده ما را که ارزشهای دینی رو داریم زیر پا میذاریم؟
چرا من نوعی باید دلم برای اقائی که فکر میکنم مثل دادامشه تنگ بشه؟!
آیا قوانین اسلام عوض میشن؟ مدرن تر میشن؟
یا همونهائی هستند که پدران و مادران مومن و معتقد ما و علمای ما از بچگی به ما آموختند و الان ضد اون رو شاهدیم...
در انواع خواهر و برادری که در اسلام به ما گفته اند این نوع وجود نداشته!
آیا به ما دروغ گفته اند؟!
آیا واقعا  افرادی با تفکر بنده امل هستیم و عقب افتاده؟
لطفا بنده رو راهنمائی بفرمائید تا اگر در اشتباه هستم، تغییر رفتار بدم
تا بنده به یاد دارم به ما آموختند که در روابط با نامحرم حدودی رو رعایت کنیم
با نامحرم تا حد امکان  خلوت نکنیم
سخنانی که بین ما و نامحرم رد و بدل میشه در کمال وقار و متانت بدون احساس و صمیمیت باشه
ودر حد امکان خلاصه
چطور دو نفر احساس خواهر و برادری میکنند؟
وقتی ساعتها در خلوت با همدیگه صحبت کنند همراه با صمیمیت و محبت!
اگر غیر از این هست بفرمائید لطفا...
 غربت امام زمان روحی فداه رو با تمام وجود احساس میکنم
و علت تاخیر در ظهورشون..
متاسفانه ایشون مدعی یاری بسیار دارند ولی یاران واقعی شون اندکند:(
*اللهم اهدنا الصراط المستقیم*


حاج آقا شالچی فرمودند:

«روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.

ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم!

از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟

ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند.

پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید

و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند!»


1- بجا اوردن ده رکعت نماز
کسى که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز بجا آورد؛
در هر رکعت یک بار فاتحة الکتاب و ده بار قل هو الله احد بخواند و در سجده و رکوع خود ده بار بگوید: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر
و در هر دو رکعت یک بار تشهد خوانده و سپس سلام بدهد؛ و در پایان ده رکعت نماز بعد از سلام دادن
صد بار (استغفر الله ) بگوید
و هنگامى که از استغفار فارغ شد سجده کند و در سجده بگوید:
یا حى یا قیوم یا ذوالجلال و الاکرام یا رحمن الدنیا و الاخره و رحیمهما، یا اله الاولین و الاخرین اغفر لنا ذنوبنا، و تقبل منا صلواتنا، و صیامنا و قیامنا
ق
سم به کسى که مرا بحق به پیامبرى برانگیخت ، جبرئیل بنقل از اسرافیل و او از پروردگار متعال به من خبر داد که : او سرش را از سجده برنمى دارد مگر این که خداوند او را آمرزیده ، ماه رمضان را از او قبول نموده و از گناهش ‍ مى گذرد، گرچه هفتاد گناه انجام داده باشد که هر کدام از آنان بزرگتر از گناهان بندگان باشد؛ و از تمام اهالى منطقه اى که در آن است قبول مى کند تا این که فرمود: این هدیه ، مخصوص من و مردان و زنان امتم مى باشد و خداوند متعال آن را به هیچکدام از پیامبران و مردم قبل از من نداده است .

2- مطالعه و تامل در رفتار و احوال امام سجاد علیه السلام

سید ما ((قدس سره )) در کتاب اقبال از شیخ ابى محمد هارون بن موسى التلعکبرى (ره ) و او از محمد بن عجلان نقل کرده است که گفت : از امام صادق (علیه السلام ) شنیدم که مى فرمود: ((هنگامى که ماه رمضان مى آمد على بن الحسین (علیه السلام) هیچ غلام و کنیزى را نمى زند و اگر گناهى از آنان سر مى زد، آنان را مجازات نمى کرد و فقط پیش خود در کاغذى مى نوشت فلان کنیز روزى چنین و چنان کرد و تأدیب آنان را تا آخرین شب ماه رمضان به تاءخیر مى انداخت و در این شب آنان را مى طلبید و گرد خود جمع مى کرد.

 آنگاه نوشته خود را آشکار کرده و مى فرمود: فلانى ! چنین و چنان کردى و تو را تاءدیب نکردم آیا این مطلب را بخاطر دارى ؟ مى گفت : بله فرزند رسول خدا! تا از تمامى آنها اقرار مى گرفت . سپس در وسط آنان ایستاده و به آنان مى فرمود: با صداى بلند بگویید: على بن الحسین ! پروردگارت تمام اعمال تو را ثبت نموده است ؛ همانگونه که تو تمام کارهاى ما را نوشتى . و او نوشته هایى دارد که حقیقتهایى را که بزیان تو است ، مى گوید و تمام گناهان کوچک و بزرگ تو را مى نویسد؛ همانگونه که تو نوشته هایى دارى که حقیقتهایى را که بزیان ماست مى گوید و تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما را نوشته است . هر عملى را که انجام داده اى در پیشگاه او حاضر مى یابى ؛ همانگونه که ما تمام کارهایمان را نزد تو حاضر یافتیم . پس عفو کن و نادیده بگیر، همانطور که از سلطان مى خواهى تو را عفو کند.

اگر از ما در گذرى ، او را با گذشت ، مهربان و بخشنده خواهى یافت . و پروردگارت به هیچ کس ظلم نمى کند. پس على بن الحسین ! مقام پست خود را در پیشگاه پروردگار حکیم و عادلى که به اندازه دانه خردلى ستم نمى کند در نظر داشته باش . که اگر باندازه وزن ذره خردلى باشد خداوند آن را مى آورد و فقط خداوند را شاهد و حسابرس بدان . گذشت کن و ندیده بگیر؛ تا پادشاه نیز از تو نیز بگذرد و ندیده بگیرد. خداوند مى فرماید: ((باید گذشت کنند و ندیده بگیرند، آیا دوست ندارید خداوند گناهان شما را ببخشد.))
این کلمات را خطاب به خود مى گفت و به آنان یاد مى داد و آنان با او مى گفتند. و در حالى که بین آنان ایستاده بود گریه مى کرد و مى گفت : پروردگار ما! ما را امر کردى که از کسى که به ما ستم روا داشته در گذریم .

 ما به خود ظلم کردیم و همانگونه که فرمودى از کسانى که به ما ظلم کردند گذشتیم . پس ما را عفو فرما. زیرا تو از ما و کسانى که آنان را به عفو امر فرمودى ، به آن سزاوارتریم . و امر فرمودى گدا را از در خانه هاى خود رد نکنید و اکنون در حالى که گدایان و فقیرانى هستیم به سوى تو آمده و در آستانه و درت اقامت گزیده و بخشش ، احسان و نیکى تو را خواهانیم . بدین وسیله بر ما منت گذار و ما را ناامید مگردان ؛ زیرا تو از ما و کسانى که به این کار امر شده اند، به این مطلب شایسته ترى . خداى من ! اکرام نمودى . بنابراین مرا که از گدایان تو هستم اکرام کن . و با بخشش ، نیکى نمودى پس مرا از عطایاى خود بهره مند ساز.

آنگاه به آنان رو کرده و مى گفت : و شما را عفو کردم آیا شما نیز از من و بدرفتاریم مى گذرید؟ من پادشاه بد، پست ستمکار، و مملوک پادشاهى کریم ، باسخاوت ، عادل ، نیکى کننده و بخشنده ام . آنگاه آنان مى گفتند: آقاى ما! تو و بدیهایت را عفو کردیم .

سپس به آنها مى فرمود: بگویید: خداوندا! از على بن الحسین در گذر همانگونه که ما را عفو کرد. و او را از آتش رها کن همانگونه که ما را از بردگى خارج کرد؛ آنان نیز همین را مى گفتند. آنگاه مى گفت : خداوندا! آمین ، پروردگار جهانیان ! بروید من شما را عفو و شما را آزاد کردم به امید گذشت از خود و رهایى خودم . و آنان را آزاد مى کرد. هنگامى که روز فطر فرا رسید عطایایى به آنان عنایت نموده تا محفوظ مانده و از مردم بى نیاز شوند. و سالى نبود که در شب آخر ماه رمضان حدود بیست نفر را آزاد نکند.

و مى فرمود: خداوند متعال در هر شب ماه رمضان هفتاد میلیون نفر را از آتش رها مى کند که همگى سزاوار آتش هستند. و هنگامى که شب آخر ماه رمضان فرا رسد بتعداد همه کسانى که در این ماه رها نموده است نجات مى دهد. و من دوست دارم خداوند مرا ببیند که به امید نجات خودم از آتش ، عده اى از کسانى که مالک هستند در سراى دنیا در راه خدا آزاد مى نمایم . هیچگاه خادمى را بیش از یک سال کامل به خدمت نگرفت . زیرا اگر برده را در اول یا وسط سال مى خرید در شب فطر آزاد مى کرد و عده دیگرى را در سال بعد مى خرید و سپس آزاد مى نمود. و تا زمانى که به خداوند ملحق شد همینگونه بود. و نیز در حالى که هیچ نیازى به سیاه پوستان نداشت تا با خریدن آنان نیازش را بر آورده سازد، آنان را مى خرید و هنگام بازگشت از عرفات دستور مى داد آنان را از بردگى آزاد نموده و اموالى به آنان ببخشند.))

3- محاسبه نفس
از کارهاى مهم این است که مانند شریکى که در پایان کار با شریک خود تسویه حساب مى کند، از نفس خود حساب کشیده ، و سرمایه خود را که همان عمر، ایمان و برکات ماه رمضان و نورهاى آن مى باشد را در نظر آورد؛ و ببینید آیا ایمان او به خدا، رسول ، کتاب و حجتهاى او و روز قیامت بیشتر شده است یا نه ؟

اخلاق او که از این معارف سرچشمه گرفته ، چگونه است ؟ خوف و رجا، صبر، زهد، خلوت نمودن براى ذکر خدا و تفکرى که باعث انس است ، شناختى که محبت را بدنبال داشته و محبتى که به رضایت ، تسلیم و توحید منجر شود، شرح صدر ناشى از نور شناخت در دیدن غیب و گشادگى قلب او در تحمل بلاها و حفظ اسرار، تا چه اندازه اى است ؟ چگونه در ((سراى فریب )) آرام نگرفته و به ((سراى جاوید)) بازگشت کرده است ؟ آیا ماه رمضان و اعمال این ماه تاءثیرى در این امور داشته است یا نه ؟
در مورد افعال و حرکتهاى اعضاى بدنش بیندیشد. آیا همانگونه باقى مانده یا در این مورد بیشتر به احکام الهى توجه نموده است؟

بخصوص ‍ نسبت به حرکتهاى زبانش هنگام سخن گفتن در مورد آنچه به او مربوط نبوده ، سخنان باطل ، دروغ ، غیبت ، تهمت ، تعرض به آبروى مؤ منین ، فحش ، اذیت ، و غیره . اگر ببینید که تمام این موارد همانطور که بوده باقى مانده ، باید بداند که این مطلب ناشى از کارهاى بد او در این ماه پربرکت بوده و تاریکى گناهانش بر نورهاى این شهر درخشان و روشنى بخش ‍ فائق آمده است . زیرا ممکن نیست که نورهاى ماه رمضان ، شبهاى قدر و این دعاهاى گرانقدر قلب او را روشن کند ولى باز هم به گناه سابق خود ادامه دهد.

4- مناجات با نگهبان روز

سپس در ساعات پایانى روز آخر، که روز عرضه اعمال ماه است ، با نگهبان روزت که از معصومین (علیهم السلام ) مى باشد با رعایت آداب تواضع و توسل ، مناجات نما. و آنگونه بگو که محبت آنان را برانگیخته و باران رحمت و کرامت آنان بر تو ببارد. و با معذرت خواهى اعمالى را که در این ماه انجام داده اى را به آنان واگذار نما و با درخواستى تضرع آمیز بخواه که با شفاعت و دعایشان اعمالت را اصلاح نموده و با تضرع از خدا بخواهند که با عفو فراوان خود آن را پذیرفته و به چندین برابر، اعمال خیر تبدیل نماید. و اگر امور مذکور را در آخر روز در سجده انجام دهى و این ماه را با حال سجده و گرسنگى به پایان برسانى و با این حال وارد شب عید شوى ، امید است به کرامتى از جانب خداوند متعال برسى که بالاتر از آرزویت باشد.

 

 


گاهی به دلایلی مانند به تنگ آمدن از سختیهای روزگار در دل آرزوی مرگ میکنیم ولی بعد از مدتی پشیمان میشویم که آیا اینکار درست بوده یا نه و آیا نا شکری به درگاه خداوند متعال بوده یا نه؟
ام نضل میگوید :
" رسول خدا صلوات الله علیه و آله بر منزل کسی وارد شدند تا از او که از مرضی رنج میکشید عیادت کنند.آن مرد در حضور پیامبر صلوات الله علیه و آله آرزوی مرگ کرد، رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمودند: نباید آرزوی مرگ کنی زیرا که تو اگر در گذشته نیکوکار بودی ، میتوانی بر نیکی خود بیفزائی، و اگر تبهکار بودی ، پس میتوانی با تاخیر مرگ جبران کنی، پس نباید آرزوی مرگ کنی"
(ترجمه مجموعه ورام. ص 366)

امام سجاد علیه السلام آرزوی مرگ را مشروط میکنند و در یکی از دعاهاشون میفرمایند:

فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ
اگر عمرم چراگاه شیطان شده قبل از حلول عقوبت یا ثبوت غضبت مرا بمیران

دعای 20 صحیفه

 امام سجاد علیه السلام 
ارزوی مرگ را مشروط میکنند به زمانی که انسان اسیر شیطان شده و امید بازگشت و رشدی وجود ندارد.



الا بذکر الله تطمئن القلوب
مسلما منظور از ذکر خداوند در این آیه مبارکه فقط ذکر زبانی نیست بلکه همراه با ذکر زبانی ذکر عملی را هم شامل میشود. یعنی انسان با همه جان و قلب و با همه وجودش به خداوند متعال توجه داشته باشد و این توجه باعث بشود که گناه نکند و از دستورات خداوندمتعال پیروی کند.

رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه به حضرت علی علیه السلام وصیت میکنند که :
" سه کار است که این امت توانایی انجام آن را (بطور کامل) ندارند، مواسات و برابری با برادر دینی در مال، و ادای حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد کردن"
در اینجا منظور سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر نیست، بلکه منظور اینست که وقتی که در مقابل کار حرامی قرار میگیرد از خدا بترسد.

در حدیثی از حضرت علی علیه السلام آمده :
«الذکر ذکران: ذکر الله عزوجل عند المصیبة و افضل من ذلک ذکر الله عند ما حرم الله علیک فیکون حاجزا»
ذکر دو گونه است: یاد خدا کردن به هنگام مصیبت (و شکیبائی و استقامت ورزیدن) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند (و میان او و حرام سدی ایجاد نماید. ) "
و به همین دلیل است که در بعضی از روایات ذکر خداوند به عنوان یک سپر و وسیله دفاعی شمرده شده
است.

در مورد ذکر زبانی که البته اگر با ذکر عملی همراه باشد بسیار بهتراست در روایات چنین آمده :
«ان الجنة قیعان، و ان غراسها سبحان الله، و الحمدلله، و لا اله الا الله، و الله اکبر، و لا حول و لا قوة الا بالله»
بهشت فعلا صحرائی خالی است بی کشت و زراعت، همانا اذکار سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر و لاحول و لاقوة الا بالله درختهایی هستند که در اینجا گفته، و در آنجا کاشته می شوند.


با عرض سلام
نتایج مسابقه کتابخوانی مهدویت

‏بخاطر قدردانی از بزرگوارانی که زحمت کشیده و ضمن مطالعه کتاب در مسابقه شرکت کرده بودند،

تغییراتی در تعداد افراد و سطح جوایز داده شد تا جمع بیشتری در جوایز سهیم باشند:

امتیاز 20 نفری 25 تومان
امتیاز 19 نفری 18 تومان
امتیاز 18 نفری 15 تومان
امتیاز 17 نفری 5 تومان

ضمنا مبلغ کل جوایز از 400 به 440 هزار تومان افزایش یافت

از بانیان خیّر محترم این طرح فرهنگی تشکر میکنم. ان شا ءالله اجرشون با اقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حاجاتشون بر اورده بخیر

جناب اقای  حبیب ، سرکار خانم  بسیجی، جناب اقای  خون شهدا

با امتیاز 20 نفری 25 تومان افزایش اعتبار


*****************************************
حاج اقا سنجش، کاربری گرامی سفیر دوستی، سرکار خانم فاطمه ایمانی،

سرکار خانم پرورش دینی، کاربری گرامی یک مسلمان

با امتیاز 19 نفری 18 تومان افزایش اعتبار

*****************************************
سرکار خانم نوشتارهای زیبا، جناب اقای آنتی التقاط، جناب اقای بچه هیئتی،

حاج اقا منتظر بیداری، جناب اقای احمد، حاج اقا هاتفی، جناب اقای مهدی پرواز دل ،

سرکار خانم وروجک کوچولو، سرکار خانم اظهر من الشمس،
سرکار خانم منادی معرفت،

سرکارخانم زهرا ( بشری 1445)، سرکارخانم ترنم، سرکارخانم امید وصل،


کاربری گرامی پایگاه شهید بهشتی زازران،جناب اقای راشد خدائی، جناب اقای ذره بین زنده

با امتیاز 18 هر نفر 15 تومان افزایش اعتبار

*****************************************
سرکار خانم شوق وصال، حاج اقا عباس ذو القدری، جناب اقای محمد جواد .س،

جناب اقای امیر حسام قدرتی، سرکار خانم مسافری از، سرکار خانم آسمونیا،

سر کار خانم زهرا( چندقدم تا..) ، سرکار خانم مهسا خانوم، کاربری گرامی ربنا با امتیاز 17

سرکار خانم الهه و کاربری گرامی قلب شکسته با امتیاز 16.5

هر نفر 5 تومان افزایش اعتبار

*****************************************