سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار

آبت الله سید علی قاضی طباطبائی (قدس سره) شبها آرام و قرار ندارد.|
"کم میخوابد و مکرر بیدار میشود مثل کسی که دنبالش کرده اند. این عشق, این جنون الهی مگر برای او خواب گذاشته است.بیدار میشود و به نماز مشغول میشود, اما نه چهار رکعت,نه ده رکعت و یازده رکعت که تا بیست رکعت و بیشتر."
نی به پنج آرام گیرد آن خمار                        راست گویم نی به صد نی صد هزار
و راستی مگر با این شیفتگی ,زلف لیلی برای قاضی آرام و قراری میگذارد؟خودش میگوید:
"20 سال تمام است که وضو دارم و بی وضو نبوده ام الا حین تجدید وضو و نخوابیدم مگر با طهارت آبی."
آقای سید محمد حسن قاضی میگوید:
"روزی با یکی از برادرانم در رابطه با احوالات معنوی و شب زنده داری پدرمان صحبت میکردیم.پرسیدم شما خاطره ای در این باره دارید؟ گفت: او شبها همیشه مشغول راز و نیاز با خدای خود بودو ستاره های شب با گریه های او آشناست.در خانه ما دو اتاق تو در تو بود که فقط یک درب بیرونی داشت.مادرم و تمامی بچه ها در این اتاق میخوابیدند و اتاق دیگر مخصوص پدرمان بود.بسی از شبهاب طولانی که صدای گریه و زاری از ان اتاق به گوش میرسید.اما هیچ کس جرات بیان کردن نداشت و همیشه من در صدد این بودم که به حقیقت آن دست یابم.در یکی از شبها با صدای گریه از خواب بیدار شدم. همه خوابیده بودند و سکوت بر همه جا حاکم بود و تنها صدای شیونی بود که از اتاق پدر به گوش میرسید.یواشکی به طرف اتاق مزبور رفتم و از سوراخ در, به درون اتاق نگاه کردم و دیدم پدرم نشسته و با حالت خاص معنوی صورتش را با دست هایش پوشانده است و مشغول ذکر می باشد و ظاهرا دعائی را به صورت تکرار بیان میکند.با حالت اضطراب به بستر خود برگشتم و متوجه شدم مادرم بیدار شده و سراغ مرا میگیرد.همین که مادرم را دیدم,زود انگشتش را به دهان گذاشت و مرا به سکوت و آرامش دعوت کرد."
آری! شبها که دیگران می خوابند تازه آغاز گریه و تبتلش به درگاه معشوق است و آتش عشق و نائره اش افروخته تر, ستارگان شب, با گریه ها و قنوت های طولانیش آشنا هستند. او آنچه از شبها و سحرها در درون سینه متلاطم دارد در اولین دفعه ای که علامه طباطبائی را میبیند به وی منتقل میکند و میگوید:
" پسرم دنیا میخواهی نماز شب, آخرت میخواهی نماز شب"

و ان سوز آتشین درون در علامه موثر میافتد و علامه از آن جا به بعد شاگرد ایشان میشود و ان قدر از حکمت و عرفان می آموزد که تا به حال کسی مثل آن را نشنیده است!او در نامه ای که به یکی از شاگردانش مینویسد, چنین میفرماید:
" اما نماز شب, پس هیچ چاره  و گریزی از آن نیست و تعجب از کسی است که میخواهد به کمال دست یابد در حالی که برای نماز شب قیام نمیکند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب."
بر گرفته از کتاب عطش( ناگفته هائی از سیر توحیدی حضرت آیت الله سید علی قاضی طباطبائی)